غیبت مجاهدین افغان در مذاکرات ژنو، شوروی چگونه بیرون رفت؟

با فرارسیدن بیست و دومین سالگرد هشتم ثور ۱۳۷۱، سالروز پیروزی مجاهدین، خیلیها به فکر بازنگری نقش مجاهدین در جنگ با شوروی و شکست ارتش سرخ افتادهاند.
مجاهدین همواره "شکست" ارتش سرخ را دستاورد نه سال "جهاد" مسلحانه خود میدانند، اما در موافقتنامه های ژنو که براساس آن نیروهای شوروی افغانستان را ترک کردند، اصلا نامی از مجاهدین برده نشده است.
توافقنامه ژنو (۱۴ اپریل ۱۹۸۸) در پی ۴۱ دور مذاکره بین مقامهای دولت وقت افغانستان، پاکستان، شوروی و آمریکا با میانجیگری دیهگو کوردوویز نماینده ویژه سازمان ملل در امور افغانستان به امضا رسید.
این توافقنامهها را دولتهای وقت افغانستان و پاکستان به عنوان طرفهای اصلی و آمریکا و شوروی به عنوان "ضامن" و "ناظر" امضا کردهاند.
عنوان کلی این توافقات "موافقتنامه دو جانبه بین جمهوری افغانستان و جمهوری اسلامی پاکستان درباره اصول روابط دوجانبه، بهویژه درباره عدم دخالت و عدم مداخله" است.
موضوع خروج نیروهای شوروی در یکی از موافقتنامههای فرعی این توافقات زیر عنوان "موافقت درباره روابط متقابل برای حل وضعیت مرتبط با افغانستان" مطرح شده است.
در بخشی از بند پنجم این سند آمده که جمهوری افغانستان و اتحاد جماهیر شوروی توافق کردند که "نیروهای خارجی" در ظرف نه ماه بیرون شوند.
در این توافقنامه هیچ نامی از مجاهدین نیست و حتی به صورت مستقیم نامی از ارتش شوروی برده نشده و اشاره صریحی به حضور نیروهای شوروی در افغانستان هم نشده است. آنچه گفته شده این است که "نیروهای خارجی بیرون شوند"، اما گفته نشده که کدام نیروهای خارجی، از کجا و چرا؟
همچنین سوالهای زیادی دیگر مطرح است. چرا نیروهای شوروی از افغانستان براساس توافقات مربوط به "روابط دوجانبه" بین افغانستان و پاکستان بیرون میشوند؟ آیا پاکستان طرف اصلی میدان جنگ افغانستان بود؟ آیا تصمیمگیرندگان جنگ افغانستان دولتهای وقت افغانستان و پاکستان بودند؟
سوال دیگر این است که چرا آمریکا و شوروی به عنوان "ضامن" و "ناظر" در پای این موافقنامهها امضا کردند؟ امضای شوروی در توافقات ژنو، این کشور را در موقعیت یک جانب بیطرف قرار میداد، در حالی که هزاران سربازش در افغانستان میجنگیدند. از سوی دیگر آیا مجاهدین کسانی نبودند که در میدانهای نبرد با این نیروها میجنگیدند؟ چرا آنها به عنوان یکی از اطراف اصلی مطرح نیستند؟
سرهنگ محمد یوسف مدیر دفتر افغانستان در سازمان اطلاعات پاکستان در کتاب دام خرس، نوشته که وزارت خارجه پاکستان در آن زمان حاضر به پذیرفتن نظرات رهبران مجاهدین در گفتوگوهای ژنو نبود و به آنها حق وتو کردن برای پیشبرد این گفتوگوها نمیداد.
این افسر پیشین آیاسآی اختر عبدالرحمان رئیس وقت این سازمان را "معمار و طراح استراتژی" جنگ افغانستان دانسته و نوشته است که به رهبری این ژنرال این جنگ به نقطهای رسید که منجر به شکست شوروی شد. آقای یوسف به همین دلیل در کتاب دیگر خود با عنوان "خاموش مجاهد!" ژنرال عبدالرحمان را "چهره پشت پرده جهاد افغانستان" معرفی کرده است.
واقعیت این است که جنگ افغانستان میدان اصلی جنگ سرد بین آمریکا و شوروی بود. شوروی عملا در افغانستان حضور نظامی داشت و دولت بر سر اقتدار افغانستان هم مورد حمایت آن بود.
اما پاکستان از سالها قبل بخشی از کمربند دفاعی در برابر پیشرفت کمونیسم بود که از آن به عنوان "خط مقدم" جنگ سرد تعبیر میشد.
از جانب دیگر پاکستان محل استقرار رهبران گروههای عمده مجاهدین و مرکز جمعآوری کمکهای غرب و کشورهای اسلامی به این گروهها بود. اهمیت سیاسی پاکستان در این جنگ آن بود که کانال اصلی سازماندهی جنگ افغانستان شمرده میشد. عبدالعزیز دانش استاد حقوق بینالملل میگوید که این موقعیت فرصت طلایی را در اختیار پاکستان قرار داده بود.
به نظر آقای دانش، این موقعیت پاکستان را در حد "پدرخواندگی" گروههای مجاهدین قرار داد. او میگوید: "اصلا مجاهدین هیچگاه به عنوان طرف اصلی در نظر گرفته نشدند. جالب است که پاکستان در مذاکرات ژنو هم از طرف خود حرف میزد و به نیابت از مجاهدین هم حرف نزد. مجاهدین از روند این گفتوگوها خیلی اعتراض هم نداشتند."
محییالدین مهدی از چهرههای جهادی و عضو فعلی مجلس نمایندگان افغانستان معتقد است که از یک سو پاکستان "محلی از اعراب برای مجاهدین قایل نبود"، و از سوی دیگر مجاهدین به لحاظ اعتقادی حاضر به گفتوگو با دولت کابل و شوروی نبودند که این بیانگر "عقبماندگی تفکر سیاسی" آنها بود.
بعدا هیاتی از جانب مجاهدین به ریاست برهانالدین ربانی رئیس اتحادیه وقت مجاهدین در ۱۱ نوامبر ۱۹۹۱ به ماسکو رفت که به گفته آقای مهدی، به نحوی بیانگر به رسمیت شناخته شدن آنها از سوی شوروی است. اما آقای دانش میگوید که در آن زمان اولویت شوروی در حد آزادی اسیران جنگیاش از دست گروههای جهادی محدود شده بود.
آقای دانش میگوید: "رهبران شوروی میخواستند اسیران خود را از این طریق به شوروی بازگردانند. امتیازی هم به مجاهدین دادند و آن این که اگر شما اسیران ما را آزاد کنید، ما کمکهای خود را به حکومت نجیبالله قطع میکنیم. این اولین دیدار رسمی آنها بود. آن هم صرفا بخاطر مصلحت سیاسی بود که از جانب مسکو اعمال میشد."
با آن حال، آقای مهدی موافق است که هم شوروی به عنوان طرف متجاوز و هم آمریکا به عنوان طرف اصلی مخالف آن در جنگ سرد و هم پاکستان به عنوان کشور میزبان مجاهدین، نخواستند که مجاهدین در گفتگوهایی شرکت داشته باشند که سرنوشت جنگ افغانستان در آن تعیین میشد.
بنابراین، اگر سرنوشت جنگ افغانستان در پشت میز گفتگوهای چهارجانبه ژنو تعیین شده باشد، نقش مجاهدینی که به گفته آقای مهدی از نظر آمریکا "ابزاری بیش نبودند"، هرچند در میدانهای نبرد عملاً میجنگیدند، در شکست شوروی تا چه حدی تعیینکننده بوده است؟