نقل خاطرات ۴۰ ساله در میان برف و کتابهای قاچاق
سومین هفته زمستان با برف در شمال و غرب کشور گذشت و هوای خوش بارانی در جنوب، گذر پرندگان مهاجر از بوشهر تا نوشهر را به رقص آورد.
به بهانه چهلمین سالگرد انقلاب، شاهدان آن روزها، در رسانهها خاطراتشان را گفتهاند، همان که نسل تازه هیچ علاقهای به شنیدنش از خود نشان نمی دهد. اما موجبی در راه است تا بزرگترهایی از آن بهمن کم برفی بگویند و نسل تازه از هرجا، فیلم مارموز تا نمایش کافکا، دنبال طعنه ها و ناگفته ها بگردد.
سربازان آوازخوان و شاد، که فیلم شادی زمستان پیششان تازه در شبکههای اجتماعی گشت، ترسان و لرزان خود را آماده پاسخ به حفاظت اطلاعات پادگان کرده بودند اما دریافتند از پارسال شرایط شاید کمی تغییر کرده است.
کنار خیابانها هم پر میشود از کتابهای مثلا پنهانی منتشر شده، و مردمی که به نوشته یک طنزنویس گویا پذیرفتهاند به تیم ملی فوتبال دلخوش باشند و امید به قهرمانیش ببندند.
شادی بی هزینه
شمارش آغاز میشود «یک، دو، سه» بعد از آن در حالی که همه انتظار دارند صدای مارش نظامی به گوششان برسد، آهنگ پرواز گروه آریان نواخته میشود که نوازندگان آن چند سرباز در یک پادگان هستند.
به گزارش روزنامه اعتماد، این فیلم چند دقیقهای از "رقص و پایکوبی این سربازان" به سرعت در فضای مجازی دست به دست میشود. "اضافه خدمت خواهند خورد"، "در حالی که شما این 'کلیپ شادی سربازان ' را میبینید، احتمالا این سربازها بازداشت هستند یا قوانین تنبیهی شامل حالشان شده". این دو جمله نمونهای از صدها جملهای است که کاربران درباره این کلیپ و این سربازها که سربازان سپاهی هم هستند، مطرح کردهاند. درست در میان این حرفها و گمانهزنیها واکنش رییس ستاد سرمایه انسانی ستاد کل نیروهای مسلح همه را متعجب کرد.
او در صفحه شخصیاش در اینستاگرام با انتشار این ویدیو نوشت: "عدهای گلایهمند هستند و خودشان دست در دست دشمن باعث نفاق بین یگانها هستند".
سردار کمالی نوشت: "یک کلیپ ساده شادی از سربازان که حتما در هر جایی صورت میگیرد، اما فیلمش پخش نمیشود. فکر کنید جوان خودتان است! حق شادی ندارد؟ دشمن شادکن نباشیم. ساعاتی بعد تصاویری از چت یکی از همین سربازها با سردار کمالی منتشر شد".
یکی از سربازان برای انتشار ویدیو از سردار کمالی کسب اجازه میکند که او در پاسخش مینویسد: "چه اشکالی دارد؟ سرباز مگر دل ندارد؟ مگر انسان نیست؟ بنده مخالف هر گونه برخورد برای کلیپ منتشر شده، هستم. اگر مشکلی در پادگان به وجود آمده است، اطلاع دهید".
سرباز هم در پاسخش عنوان میکند: "ممنون سردار خدمت من که تمام شده است من نگران آن پاسدار هستم".
به گزارش روزنامه ای دیگر، قبل از این یکی از سربازها خبر داده بود: "امروز از حفاظت، اطلاعات، فرمانده مستقیم همه با من تماس گرفتند؛ حتی یکی از کادریها با من تماس گرفت و گفت: حتی اگر سپاه هم با شما کاری نداشته باشد من خودم از شما شکایت میکنم. اینطور شد و الان همه منتظریم، ببینیم قرار است چه اتفاقی بیفتد".
وقتی از او پرسیدند اصل حرف مسوولان پادگان که با شما تماس گرفتهاند چیست، گفت: "میگفتند چرا منتشر کردید، اما ما اصلا این فیلمها را برای این نگرفته بودیم که منتشر کنیم فقط برای خودمان بود و حتی اگر دقت کرده باشید دو کادری که در فیلم هستند نمیدانند ما داریم فیلم میگیریم، چون اساسا گوشی نباید داخل پادگان ببریم".
کافکا با من سخن بگو
کافکا با من سخن بگو که نویسنده و کارگردان آن قطب الدین صادقی است، یک روایت خوش ساخت و به راستی نمایشی دیدنی است با بازیگری مرجان آقانوری، سونیا فاروقی، دنیا گفتاری، شهزاد وجدانی در نقش چهار زنی که نماد خواهران و عشق های ناکام قهرمان روایتند که نوید نوروزی آن نقش را بازی می کند.
فرانتس کافکا به تن خویش، همراه با چهار زن که نماد خواهران و عشق های ناکام اویند، از صفحات کتابی گام در صحنه می گذارند که شکواییه ایست بلند و مالامال از رنج، سرکوب، حسرت و طغیان او علیه پدری خودکامه که اینک در تابوت خفته است.
در این متن نشانههای آثار کافکا، رمان کوتاه مسخ و رمان محاکمه به چشم می خورد و گاهی احساس می شود رمان ناتمام قصر میخواهد پایان یابد طوری که فضای متن به سمت فرا واقع گرایانه می رود فضاهایی که در داستانهای کافکا زیاد پیش میآید.
شناخت میدان بهارستان
شبهای تهران شناسی در زمستان گرم شده است همچون شب میدان توپخانه، شب ابن بابویه، شب چنارستان، شب باغهای تهران، شب خیابان مولوی و این هفته در خانه اندیشمندان علوم انسانی شب میدان بهارستان برگزار شد. ناصرتکمیل همایون و احمد محیط طباطبایی سخن گفتند و فیلم مستند میدان بهارستان به کارگردانی بابک بهداد به نمایش در آمد.
به زبان دیگر شهری دارد دارای شناسنامه و سند میشود که سالی هست همه نوحه خوان زخم هایی هستند که از اسمان خراشی و آسمان فروشی آن بر جسم و جانش زده و نگران چنارستان ها و نارنجستان های آن و باغ هایش که روزگاری شهره آفاق بود و در هر سفرنامه ای ذکری از آن آمده.
میدان بهارستان که شبی در خانه اندیشمندان علوم انسانی، شناسنامه اش ورق می خورد تا پیش از انقلابی که چهل سال پیش رخ داد قلب تهران بود. در شرق میدان که اینک بهارستان است، قصر تابستانی فتحعلیشاه قاجار بنا بود که ادامه داشت تا دروازه شمیران. قصر شاه در طول زمان تکه تکه شد، بخشی را سپهسالار صدراعظم ناصرالدین شاه مسجدی هم تراز با مساجد اصفهان ساخت و ساختمان اصلیش را ناصرالدین شاه به ملیجک خود بخشید وقتی که پذیرفت داماد پادشاه شود. و از زمانی که مشروطه شکل گرفت و همان عمارت به هشت هزار تومان خریده و نثار مجلس شورای ملی شد، هر چه برکشور گذشت در حول این بنا و میدانی گذشته که بهارستان بود.
در شب های تهران شناسی چنان که نقل می شود عالمان گذشته هر محله و میدان را می گشایند اما داستان ادامه می یابد با تورهای تهران گردی که تهرانی و اصفهانی، داخلی و خارجی به تماشا می روند. گرچه نوشته «عدل مظفر» چهل سال قبل از سر در تاریخی باغ بهارستان کنده شد و مجسمه فرشته آزادیش هم در همان زمان بال و پر گرفت و رفت.
جایزه، نه زندان
خبر خوب اینکه سه عکاس ایرانی در میان ١٠ عکاس ورزشی برتر قاره آسیا جا گرفتند و خوبتر این که مریم مجد تنها عکاس زن ورزشی ایرانی بههمراه امین محمد جمالی و نعیم احمدی به جایزه "AIPS Sport Media" رسیدند.
همزمان با این جایزه که عکس خبرنگار جوان ورزشی ایران برنده شد، یادها به هفت سال پیش برگشت که وی قرار بود برای پوشش جام جهانی فوتبال زنان به آلمان سفر کند اما در راه فرودگاه و سفر از چشم ها ناپدید شد و فردایش خبر رسید که همان شب ماموران وزارت اطلاعات به خانه پدریش ریخته و بعد از بازرسی خانه مریم مجد را با خود بردهاند. این همان سفری است که پگاه آهنگرانی هنرمند هم چون داشت برای تهیه گزارشی درباره همین بازیها به آلمان می رفت با مریم مجد همداستان شد و به زندان رفت.
آن دو را یکراست به زندان انفرادی انداختند و از ملاقات و مرخصی هم محروم ماند تا یک ماهی بعد که با قرار وثیقه آزاد شد.
مریم مجد از شناخته شدهترین چهرهها در میدانهای ورزشی آسیاست.
یک نگاه به هفته
خانه ادوارد آلبای علی رفیعی در تالار وحدت، کافکا با من سخن بگو به کارگردانی قطب الدین صادقی، کلفتهای ژان ژنه، در انتظار گودوی بکت، کمدی الهی، ازدواج آقای می سی سی پی، سوء تفاهم آلبرکامو، پرواز بر فراز آشیانه فاخته در تالارهای نمایش روی صحنه می رود ولی سینماها پر رونق ترند. بیشتر فروش متعلق به مارموز ساخته طنز میرکریمی به نویسندگی آیدین سیار سریع است که منقدین آن را نپسندیده اند و تندروها و اصولگرایان سیاسی به شدت به آن حمله کردهاند. اما پرفروش دیگر بمب، یک عاشقانه پیمان معادی است که کسی نقد تندی علیه آن ننوشته. چنان که از قدیمی ها باشو، غریبه کوچک شاهکار بهرام بیضایی در فهرست فیلم های هنر و تجربه نمایش داده می شود، چنان که فیلم مستند مثل یک زن (فایزه هاشمی) هم در همان گروه به نمایش رسیده است در حالی که فروشنده اصغر فرهادی هم مزه سینمای جدی و جهانشمول است.
در سینماتک و باشگاه های فیلم هم در همین هفته همسر رانچ، اولین اصلاح شده پل شریدر، ستارهای متولد شد بردلی کوپر، طوفان در شهرما ساموئل خاچیکیان و سرایدار خسرو هریتاش هم دیده شده است.
عکس هفته
هفتهای بود که گفتگوهای تازهای بر سر نظارت استصوابی شورای نگهبان درگرفت، و احمد جنتی دبیر شورای نگهبان بعد از ۴۰ سال کار مداوم در مقامات موثر، از لزوم به کارگیری جوانان در مدیریتها میگوید و در عین حال میپرسد چرا دولت برجام را پاره نکرده است. اما نمایشگاه دستاوردهای شورای نگهبان هم جای خود داشت.