ناجيه غلامی
|  |
سومين جشنواره داستانهای ايرانی در اولين روزهای فصل زمستان در شهر مشهد برگزار شد. بانی اين جشنواره انجمن ادبيات داستانی خراسان بود و مطابق دو سال گذشته از علاقمندان به داستان نويسی دعوت شده بود تا داستانهای خود را به دبير خانه جشنواره ارسال کنند.
در مجموع حدود صد و هفتاد اثربا موضوع آزاد اما با تاکيد بر روی ايرانی بودن ماهيت آن از داستان نويسان شهر مشهد به اين جشنواره فرستاده شد که به ده اثر برگزيده در شبی داستانی و خاطره انگيز جوايزی اهدا گرديد. حاج قربان سليمانی از بخشی های خراسان و از قصه گويان مطرح دنيا و دوتار نواز معروف خراسانی که به گنجينه ملی شهرت دارد در اين شب برای دوستداران ادب به قصه گويی و دوتار نوازی پرداخت و سپس دخترکی با لباس محلی اسامی برخی از شرکت کنندگان حاضر در جمع را از جعبه ای کوچک و قديمی بيرون آورد ويکی از شاعران محبوب خراسانی برای اين منتخبين فال حافظ گرفت.
به گفته برگزار کنندگان جشنواره اين برنامه بيشتر بهانه ايست برای کشف استعدادهای جوان در اقليم گسترده و متنوع خراسان که از ادبيات کهن تا امروز جايگاه خاصی در ادبيات ايران داشته است. چرا داستانهای ايرانی ؟ مريم حسينيان دبير سومين جشنواره داستانهای ايرانی و يکی از داستان نويسان مطرح خراسان در توضيح اينکه چرا نام جشنواره داستانهای ايرانی در نظر گرفته شده گفت:" مدت هفت سال است که در انجمن ادبيات داستانی خراسان به طور جدی مشغول کار برروی آثار داستان نويسان جوانتر هستيم و هر چند وقت يکبار به آسيب شناسی داستان نويسنده های آماتور می پردازيم. در سالهای اخير به اين نتيجه رسيديم که خيلی از نويسنده های جوان ما که شروع به نوشتن می کنند اين مشکل را دارند که بعد ازمدتی تحت تاثير آثار و ترجمه هايی که خوانده اند و تحت تاثير غولهای ادبيات دنيا قرار می گيرند و تقليدی می نويسند. طوری می شود که اگر اسم نويسنده داستان را حذف کنيم با يک ترجمه خوب هيچ فرقی نمی کند." خانم حسينيان در ادامه توضيحاتش گفت همه می دانند که داستان متاثر از تجربه ها و جزئيات ناب زندگی است و اگر اين اتفاق يعنی تقليدی نوشتن ادامه پيدا کند ممکن است دوستان داستان نويس کم کم از اطراف خودشان و زندگی ايرانی که دارند غافل شوند:" ايرانی بودن را ما به اين معنا نمی دانيم که فقط به آداب و رسوم، لباس محلی و نان پختن ومراسم و مناسک خاص توجه کنيم، يک زن و مرد ايرانی حتی در يک آپارتمان که زندگی می کنند روابطشان ايرانی است، حتی اگر زندگی مدرنی داشته باشند باز هم ايرانی هستند و ما به اين نوع زندگی ايرانی در دنيای مدرن و پياده کردن آن در داستان اشاره کنيم."
به گفته داوران جشنواره داستانهای ايرانی برخلاف سالهای گذشته در جشنواره سوم داستانهايی ارائه شده بود که ايرانی بودن را در نگاه، روابط و نوع زندگی و نه فقط آداب و رسوم گذشته به تصوير کشيده بودند و البته در برخی آثار نقايص مشترکی مانند فقدان تصوير، اشکال در روايت و شخصيت پردازی های ناقص به چشم می خورد که لزوم توجه به زندگی اجتماعی و مطالعه بيشتر داستان نويسان جوان را می طلبد. اردبيهشت ماه و حضوری ديگر
داوران جشنواره داستانهای ايرانی در صدد آن هستند که در ارديبهشت ماه جشنواره ای کشوری را به منظور کشف و معرفی استعداد های جوان داستان نويسی ايرانی برگزار کنند. هم اکنون جشنواره های از جمله جشنواره بندر عباس، جشنواره نيمروز، جشنواره ادبی اصفهان و بسياری از ديگر مراسم ها هر ساله در گوشه و کنار ايران برای پرورش و رشد ادبيات جوان برگزار می شود. |