حملات زنبق کابل؛ پیچیده، تکراری، ناتمام
- حسیب عمار
- بیبیسی
به نظر میرسد که وارد کردن بیشترین تلفات در بین غیرنظامیان از اهداف این حمله بوده است
آنچه اهمیت حمله امروز کابل را برجسته میکند، گستردگی خسارات ناشی از آن و در عین حال، مکان و زمان انفجار است.
انتخاب ساعتی پر رفت و آمد برای انجام حمله نشان میدهد که هدف وارد کردن بیشترین تلفات جانی و خسارات مادی بوده است.
به این معنی که حمله کنندهها به دنبال رعب و وحشتی بودند که در پی وقوع این حمله در بین مردم ایجاد شد. ظاهرا، هدف این است که قدرت خود را به نمایش بگذارند و باور شهروندان نسبت به توانایی دولت در حفظ امنیت شان سست شود.
به بیان دیگر، مردم جان خود را در پایتخت افغانستان در خطر ببینند.
هدف حسابشده
جایی که حمله رخ داده، سفارت خانههای خارجی موقعیت دارند. این احتمال وجود دارد، آنگونه که وزیر خارجه آلمان هم گفته، که هدف حمله، کارمندان این سفارت خانهها بوده که حضورشان در کابل به معنای تداوم حمایت جامعه جهانی از دولت افغانستان است.
تکرار حملات به این بزرگی ضعف نیروهای استخباراتی و امنیتی افغانستان را به نمایش میگذارد
انفجاری به این بزرگی نشاندهنده توانایی عاملان این حمله است که موفق شدند تانکری را پر از مواد منفجره کرده و به قلب منطقه دیپلمات و به شدت محافظت شده کابل بیاورند تا در دل آنهایی که شاید در این منطقه احساس امن میکردند، ترس ایجاد کنند.
وقوع چنین حمله، کمتر از سه ماه پس ازحمله به شفاخانه نظامی سردار محمد داوود خان، بازهم در قلب کابل، ضعف نیروهای استخباراتی و امنیتی افغانستان را به نمایش میگذارد و نشان میدهد که امنیت پایتخت افغانستان شکنندهتر از آن است که تصور میشود.
شگردی که تکرار میشود
به رغم تکرار حملات و انفجارهای مشابه در سالهای گذشته، هنوز دولت این کشور موفق نشده است که راهی برای محدود کردن آن پیدا کند.
طالبان با انتشار بیانیهای اعلام کردهاند که در حمله ی امروز ۳۱ مه/می کابل دست ندارند. طالبان گفتهاند "هر آن حمله، تخریب و انفجار را نکوهش میکند که هدف آن متضرر شدن مردم ملکی باشد و هیچ هدف مشروع را در قبال نداشته باشد." ولی برخی از کارشناسان معتقدند که هیچ گروهی غیر از طالبان یا شبکه حقانی که بخشی از طالبان است و رهبر آن سراج الدین حقانی از معاونان رهبر گروه طالبان است، توانایی انجام چنین حملهای بزرگ را ندارد.
به باور این دسته از کارشناسان، وقتی تلفات غیرنظامیان بالا میرود یا افکار عمومی در افغانستان به چنین حملات واکنش خشمگین نشان میدهند، طالبان مسئولیت حمله را نمیپذیرند.
با آنکه طالبان دست داشتن در این حمله را رد کردهاند، ولی کارشناسان میگویند هیچ گروهی به جز از طالبان توانایی انجام چنین حملهای بزرگ را ندارد
درماه اوگست ۲۰۱۵ انفجار سهمناک مشابهی در منطقه شاه شهید کابل رخ داد که دستکم ٦٤ کشته و نزدیک به ۴۰۰ زخمی به جا گذاشت. در آن زمان هم، مواد منفجره در یک لاری/کامیون جا سازی شده بود تا بیشترین تلفات را در پی داشته باشد و غیرنظامیان را شوکه کند.
پس از یک هفته، طالبان اعلام کردند که درآن انفجار دست ندارند.
۴۰ درصد از خاک افغانستان در کنترل دولت نیست
اگرچه طالبان قدرتمندترین و منظمترین گروه مخالف دولت افغانستان است، اما آنگونه که مقامات آمریکایی میگویند، از بین ۹۸ گروهی که دولت آمریکا آنها را تروریستی میخواند، ۲۰ گروه آن یا در داخل افغانستان یا در مناطق هممرز این کشور با پاکستان فعالیت میکنند.
در این میان، پس از طالبان شاید افرادی که خود را مرتبط به گروه موسوم به دولت اسلامی یا داعش می دانند، بیشتر فعال باشند که در ننگرهار در شرق افغانستان و مناطقی درشمال این کشور حضور دارند. اما تعداد این افراد چیزی بین چند صد و یک هزارنفر برآورد میشود که بیشتر شان خارجی هستند.
با این حال، هیچ گروهی تهدیدی بزرگتر از طالبان برای دولت افغانستان نیست.
در ماههای اخیر، گروه طالبان موفق شد که مناطق بیشتری را در ولایت قندز در شمال شرق افغانستان و در هلمند در جنوب این کشور تصرف کند. همچنین این گروه موفق شد حملات خونینی را در برخی از پایگاه های ارتش افغانستان انجام دهد.
اواخر ماه آوریل، درچهار چوب آنچه طالبان حملات بهاری خود میخواند، جنگجویان این گروه به قول اردوی شاهین ٢٠٩ حمله کردند و دست کم ۱۳۵ تن از نظامیان افغان را کشتند. اواخر ماه مه/می طالبان در ولسوالی شاه ولی کوت قندهار و ولسوالی قادس بادغیس به پایگاه های ارتش و پلیس افغانستان حمله کردند وبرای مدتی این پایگاه ها را در کنترل خود داشتند.
نزدیک به ۱۵ سال پس از تأسیس نظام جدید در افغانستان با حمایت جامعه جهانی، و سرازیر شدن ملیاردها دلار برای بازسازی نیروهای ارتش و پلیس این کشور، امروز دولت افغانستان بر کمتر از ۶۰ درصد از خاک این کشور کنترل دارد.
ضعف مزمن نیروهای امنیتی افغانستان
موفقیتهای اخیر طالبان و ضعف نیروهای افغان، مقامات آمریکایی را نگران ساخته است. برای همین آمریکاییها در نظر دارند که بین ٣ تا ٥ هزار سرباز تازه نفس را به افغانستان بفرستند تا به ١٣ هزار سرباز خارجی، از جمله هشت هزار و چهارصد سرباز آمریکای که در افغانستان حضور دارند، بپیوندند.
با این حال، بسیاری از کارشناسان معتقدند، تا زمانیکه دولت افغانستان استراتژی منسجم و یکپارچه در مبارزه با طالبان روی دست نگیرد، افزایش نیروهای خارجی تأثیر قابل ملاحظهای در صحنه نخواهد داشت، دستکم در کوتاه مدت. همچنین، نیروهای افغان هنوز از تواناییهای نظامی و تجهیزات لازم برای حفظ مناطقی که به کنترل در می آورند، برخوردار نیستند.
بین سالهای ٢٠٠٩ و ٢٠١٠ میلادی، نزدیک به ١٣٠ هزار سرباز خارجی در افغانستان حضور داشتند. در این سالها مناطق زیادی از کنترل طالبان و نیروهای مخالف دولت خارج شد ولی نیروهای افغان موفق نشدند که ثبات در این مناطق را حفظ کنند و مانع نفوذ دوباره طالبان شوند. تنها در سال گذشته نیروهای افغان، بیش از شش هزار و پنجصد نفر تلفات داشتند.