محمود خوشنام و شش دهه تلاش برای گسترش فرهنگ موسیقی
- پژمان اکبرزاده
- روزنامه نگار

در پی پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، تا بیش از یک دهه هر آنچه به موسیقی مربوط میشد دچار محدودیتهای بیشمار گشت. این محدودیتها تنها به ممنوعیت نمایش ساز از تلویزیون، تعطیلی نهادهای هنری، کاهش شدید اجراها و یا ممنوعیت تکخوانی زنان خلاصه نمیشد. حتی شنیدن آثار استادان موسیقی ایرانی برای بسیاری از مردم که به بایگانی یا ضبطهای قدیمی دسترسی نداشتند غیر ممکن شده بود. برخی از این محدودیتها به مرور کمرنگ شدند ولی بخش مهمی از آنها همچنان - علیرغم گلایههای اهالی موسیقی - نهادینه شدهاند.
محمود خوشنام که روز یکشنبه (۱۴ مارس/۲۴ اسفند) در سن ۸۵ سالگی در آلمان در گذشت، در سالهای پیش از انقلاب در معتبرترین مراکز هنری ایران فعالیت داشت، سیاستهای تازه در عرصه موسیقی که هیچ پایه عقلانی و هنری در خود نداشتند را بر نمیتابید و در سال ۱۳۵۹ به آلمان کوچ کرد؛ به شهر بُن که مدتی پیش از وقوع انقلاب به عنوان رایزن فرهنگی ایران در آن مشغول به کار بود.
سالهای پیش از انقلاب: از مجله موسیقی تا رادیو ایران
محمود (هوشنگ) خوشنام مقدمات موسیقی را از پدر که در یک آموزشگاه موسیقی در تهران ویلن تدریس میکرد فرا گرفت ولی برای تحصیلات دانشگاهی رشته علوم سیاسی را برگزید. پس از دریافت لیسانس از دانشگاه تهران راهی اروپا شد و تحصیلات خود را در رشته جامعه شناسی در اتریش و سوییس ادامه داد. در دوران اقامت در ایران سالها دبیر ادبیات پارسی در هنرستان عالی موسیقی و هنرستان موسیقی ملی بود و از سال ۱۳۳۹ به مدت سه سال سردبیری "مجله موسیقی" (از انتشارات اداره هنرهای زیبا) را به عهده داشت.
"مجله موسیقی" که شکلگیری آن به سال ۱۳۱۸ بازمیگردد نخستین نشریه تخصصی موسیقی در ایران به شمار میرود که هنوز هم از منابع مهم پژوهشی در این رشته است. نوشتههای خوشنام در این ماهنامه زمینههای گوناگونی را در برمیگرفت: از گفتگو با پدیدآورندگان آثار و نقد کنسرتها گرفته تا بررسی جنبههای تاریخی-اجتماعی موسیقی ایران و ترجمه آثار موسیقیشناسان خارجی. یکی از این سلسله ترجمهها "برخورد با موسیقی" نوشته آلفونس سیلبرمان، موسیقیشناس آلمانی بود که به خوبی بیانگر تلاشهای خوشنام برای گسترش موسیقی جدی در جامعه ایران بود.
خوشنام در این دوره همچنین تلاش کرد با شماری از مشهورترین آهنگسازان جهان - برای نخستینبار و به شکل اختصاصی - برای "مجله موسیقی" گفتگو کند. آرون کوپلند، آهنگساز نامدار آمریکایی یکی از این شخصیتها بود که گفتگوی خوشنام با او در دی ۱۳۴۲ به چاپ رسید. کوپلند در دستخطی که تصویر آن همراه با گفتگو منتشر شد از اینکه آثارش در یک مجله موسیقی در ایران مورد توجه قرار گرفته ابراز خوشوقتی کرد.
منبع تصویر، Majaleh Mosighi
یکی از شمارههای "مجله موسیقی" در دوران سردبیری محمود خوشنام - تهران، اردیبهشت ۱۳۴۲ / ۱۹۶۳
محمود خوشنام در سال ۱۳۴۹ سرپرستی روابط عمومی تالار رودکی را به عهده گرفت اما خود را محدود به کارهای اداری نکرد. حضور در فعالترین مرکز هنرهای اجرایی ایران به او امکان داد تا فعالیتهای خود را گسترش دهد: در زمان همکاری با تالار، متن اُپرای "پردیس و پریسا" ساخته لوریس چکناواریان را بر پایه طرحی از پروین سرلک نگاشت. این اثر نخستین اپرا به زبان پارسی برای کودکان است که در سال ۱۳۵۲ روی صحنه رفت. او چندی بعد برای نگارش متن "اوراتوریوی سپیده" با امانوئل ملیک اصلانیان نیز همکاری کرد. این اثر در اسفند ۱۳۵۵ با ارکستر سمفونیک تهران به رهبری فرهاد مشکات اجرا شد.
از آغاز دههی پر جنب و جوش ۱۳۵۰، خوشنام به مدت پنج سال ماهنامه رودکی را با سردبیری خودش در تهران منتشر کرد. مطالب منتشر شده در این ماهنامه محدود به موسیقی نبود اما تعدادی از درخشانترین مصاحبههای خوشنام با آهنگسازان معاصر ایران در این مجله به چاپ رسیدهاند. از آن جمله، گفتگوهایی با هوشنگ استوار و احمد پژمان که در کنار بررسی آثار این دو آهنگساز، از منابع پژوهشی ارزشمند در زمینه ساخت آثار ارکسترال با الهام از موسیقی ایران هستند.
خوشنام در این دوره فعالیتهای رسانهای خود را از نوشتاری به شنیداری گسترش داد و در رادیو ایران با همکاری ژاله کاظمی برنامههای ماندگاری با عنوان "چهرههای موسیقی ایران" تهیه و اجرا میکرد. دو نمونه استثنایی از این برنامهها گفتگوهایی است که او با علینقی وزیری، از پیشگامان دگرگونی در موسیقی ایران، و مرتضی نیداوود، تکنواز اسطورهای تار انجام داد.
خوشنام در سال ۱۳۵۶ به عنوان مامور فرهنگی ایران راهی مونیخ شد و سپس به عنوان رایزن فرهنگی چندی در بُن به فعالیت پرداخت.
زندگی در تبعید و تلاش برای حفظ میراث گذشته
پس از پایان ماموریت در بُن، محمود خوشنام در سال ۱۳۵۷ از نو به ایران بازگشت و به عنوان معاون هنری در تالار رودکی مشغول به کار شد. با پیروزی انقلاب اسلامی، فعالیتهای هنری در تالار برای مدتی طولانی متوقف شد. خوشنام هم در نهایت در سال ۱۳۵۹ از نو راهی بُن شد و تا پایان عمر، همراه با همسرش الهه و فرزندانش، آوازه و آرزو در این شهر زندگی میکرد.
در نخستین سالهای زندگی در تبعید با دفتر شاپور بختیار در پاریس همکاری داشت و در سالهای بعد همکاری رسانهای خود را با هفتهنامه کیهان لندن و سپس بخش فارسی رادیو بی.بی.سی، دویچه وله، رادیو آزادی و ... ادامه داد. "آوای دوست" (یادی از بزرگان موسیقی سنتی ایران) یکی از این برنامهها بود که در ده بخش در سال ۱۳۷۵ از رادیو بی.بی.سی پخش شد. در فضایی که شنیدن ساز استادان پیشکسوت موسیقی ایرانی برای بسیاری از مردم ناممکن بود، خوشنام با تکیه بر بایگانی غنی و قلم شیوای خود، صدای ساز صبا و تهرانی را با امواج رادیویی روانه خاک ایران میکرد.
در فضای پژوهشی موسیقی ایران تا آن زمان نگاهی اغلب تحقیرآمیز به موسیقی پاپ حاکم بود. بسیاری حتی نام بردن از هنرمندانِ فعال در این زمینه را مایه خجالت میدانستند. خوشنام اما با شجاعت در برابر این فضا ایستاد و یک برنامه ده بخشی نیز برای بررسی پیشینه موسیقی پاپ برای رادیوی بیبیسی فارسی تهیه کرد. در یکی از این برنامهها به طعنه درباره "روشنفکران" ایرانی گفت که "در انظار به کمتر از شوپن و شوستاکویچ راضی نیستند ولی در خفا و زمانی که دمی به خمره میزنند به سراغ ترانههای پاپ میروند!" چندین سال پس از برنامههای او، برای نخستینبار تعدادی دانشآموختگان رشته موسیقیشناسی به پژوهشهای دانشگاهی درباره موسیقی مردمپسند ایران روی آوردند.
خوشنام در گفتهها و نوشتههایش همراه منتقد سرسخت سیاستهای جمهوری اسلامی در رابطه با موسیقی بود و پس از کوچ به آلمان هرگز به ایران بازنگشت.
او به یاد سالهای فعالیت در ایران چندین شماره مجله با عنوان "رودکی" در اروپا منتشر کرد که به دلیل نبود پشتیبانیهای لازم چندان دوام نیاورد. در سال ۱۳۷۷/۱۹۹۸ مجموعهای از مقالهها و گفتگوهای خوشنام با موسیقیدانان معاصر که پیشتر در ایران و آلمان منتشر شده بودند توسط نشر باران در سوئد به چاپ رسید. عدم دسترسی خوشنام به بسیاری از نوشتههایش در ایران او را رنج میداد و در پیشگفتار این کتاب نیز نوشته: "این مجموعه کمبود دارد. کامل بود اگر به همه شمارههای دوره سوم مجله موسیقی دسترسی داشتم. تنها توانستهام از میان شمارههایی که اینجا و آنجا به صورت پراکنده یافتهام این گزینه را فراهم آورم..."
خوشنام در آلمان همچنین کانون فرهنگی آوازه را پایهگذاری کرد و از سال ۲۰۱۰ چندین برنامه را در شهرهای کُلن و بُن به روی صحنه برد: "ترانههای مشروطه"، "شب موسیقی ایران برای پیانو"، "بزرگداشت همایون خرم"، "اپرای ایرانی" و "مولوی در ترانه" از برنامههای این کانون به مدیریت محمود خوشنام بود.
از چپ به راست: محمود خوشنام، هوشنگ ابتهاج (سایه)، پژمان اکبرزاده. شب موسیقی ایران برای پیانو، کُلن، نوامبر ۲۰۱۰
او در سالهای بعد کوشید با تکیه بر شش دهه پژوهش و حضور در مراکز فرهنگی داخل و خارج، کتاب «از نجوای سنت تا غوغای پاپ» را به پایان برساند که چشماندازی است به فعالیتهای موسیقاییِ یکصد سالِ گذشته در ایران.
محمود خوشنام به شکل تخصصی در رشته موسیقیشناسی تحصیل نکرده بود. از او در نشریات دانشگاهی در این رشته اثری منتشر نشده؛ اما تلاش و تاثیر او برای گسترش موسیقی جدی در سطح جامعه ایران، از بسیاری از متخصصان رشته موسیقیشناسی که خود را عموما به فضای کتابخانهها محدود میکنند بیشتر و گستردهتر است.
بیشتر بدانید: