از جبهه به آن دختر نامه ننویس؛ نامهنگاری در جنگ جهانی اول
- حبیب حسینی فرد
- کارشناس مسائل بین الملل
جنگ جهانی اول به لحاظ کثرت نامههایی که میان جبهه و پشت جبهه رد و بدل شد از همه جنگهای قبل از آن متمایز است. این ویژگی اما از جهاتی با جنگهای بعد از آن نیز تفاوت دارد. نامههای جنگ جهانی اول کمتر سانسور شدهاند و در نوع خود بهتر از بسیاری از اسناد روایتگر چند و چون تاثیرات جنگ بر جبهه و پشت جبههاند.
در ژانویه ۱۹۱۵ یوهان ولف، آرشیکت اتریشی نامهای به پسرش که در جبهه جنگ جهانی بود نوشت و به او توصیه کرد که به نامهنگاری با دوشیزه نووتنی خاتمه دهد، زیرا "عبث است در کسی این امید را ایجاد کنی که شاید روزی همسر تو شود. وقتی که از جنگ برگشتی دهها دختر دیگر هم هستند که شاید خواست و پسند تو برای یک ازدوج سعادتمندانه را بیشتر برآورده کنند."
نامه یوهان ولف شاید حکایتی از این باشد که به خصوص در سال اول جنگ جهانی ابعاد دهشتناک و بیسابقه آن برای بسیاری از اهالی اروپا که در جبهه نبودند آشکار نبود و روال و تصورات عادی زندگی بیتغییر ادامه مییافت. اطلاعی در دست نیست که واکنش پسر ولف در شرایط سخت جبهه به نامه پدر چه بوده، ولی خود نامه نشان میدهد که برای ولف برگشتن پسر از جبهه امری بدیهی بود و افزایش گزینهها برای ازدواج او هم.
نامه ولف یکی از ۲۹ میلیارد نامه و محموله پستی است که در جریان جنگ جهانی اول میان جبهه با خانه و پشت جبهه رد و بدل شده و ینس ابرت، مورخ آلمانی ۲۰ هزار تای آنها را از درون آرشیوهای آلمان و اتریش خوانش و گزینش کرده. او این مجموعه را اخیرا در صدمین سالگرد شروع جنگ جهانی (۲۰۱۴) با شرح و تفسیر در کتابی با عنوان "از رویداد اوت به سوی انقلاب نوامبر. نامههایی از جنگ جهانی ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸" منتشر کرده است.
جنگ جهانی اول در اوت ۱۹۱۴ شروع شد و اندکی پس از پایان آن، در نوامبر ۱۹۱۸ انقلاب آلمان به وقوع پیوست.
بیشتر بخوانید: پرونده ویژه بی بی سی فارسی درباره آغاز جنگ جهانی اول
تبادلات بیسابقه پستی
نامههای دوران جنگ جهانی اول چه به لحاظ تعداد و چه به لحاظ محتوا به خصوص از این جهت متمایز و بیسابقهاند که سوادآموزی در اروپا تقریبا به بر نشسته و نوشتن و خواندن نامه در انحصار عدهای معدود نیست.
در همین رابطه است که دولت رایش آلمان فورا تدارکات عملی وسیعی برای نقل و انتقال پست را به اجرا میگذارد. در پایان سال ۱۹۱۴، یعنی ۵ ماه پس از شروع جنگ روزانه ۱۰۰ واگن قطار نامههای مردان و زنان و خانوادهها از پشت جبهه را برای سربازان حمل میکنند و بالعکس.
به کارگیری ۸ هزار کارمند رسمی و ۱۳ هزار نیروی کمکی موجب شده بود که نامهها برای رسیدن به دست گیرنده بیش از یک هفته در راه نباشند.
مجموعا در ۵ سال جنگ ۲۹ میلیارد نامه، کارت پستال و محموله پستی میان جبهه و کل شهرهای آلمان رد و بدل میشود. طرفه این که از این تعداد ۱۱ میلیارد نامه از جبهه به پشت جبهه بوده، ولی تعداد نامههای پشت جبهه به جبهه از ۱۸ میلیارد مورد هم فراتر میرفت.
ویژگی کتاب ابرت در این است که بر خلاف تحقیقات پیشین تمرکز ویژهای روی نامههای پشت جبهه به جبهه گذاشته که عمدتا توسط زنها نوشته شدهاند.
نامههای ثبتشده در کتاب ابرت نشان میدهند که بر خلاف تصور رایج و آنچه که در مطبوعات آن زمان درج میشده شور و هیجان برای جنگ در سال ۱۹۱۴ به قشر خاصی از نخبگان آلمان با گرایشهای غلیظ ناسیونالیستی محدود بوده است.
به خصوص سربازان برخاسته از اقشار غیرشهری که ۸۰ درصد جامعه آن زمان آلمان را تشکیل میدادند رفتن به جبهه را یک دفاع تحمیل شده از میهن تلقی میکردند نه اقدامی شورانگیز و هیجانبخش و "شهادتخواهانه".
تنها بخشی از سربازان با گرایش سوسیال دموکراتی هستند که کم و بیش این جنگ را از جهت کمک به "برادران روس" برای بیرونآمدن از زیر یوغ تزار هم، مشروع میدانند. در میان همین سربازها هم نداها و صداهایی شنیده میشود که بر خلاف مواضع رهبری حزب سوسیال دموکرات آشکارا لحنی ضدجنگ دارند.
دقت و وسواس ابرت در این که از همه این طیفها نامههایی را در کتاب بیاورد قابل اعتنا است. ابرت در میان گزینشهای خود نامههای چند سرباز و خانوادههای آنها را در مقاطع مختلف جنگ جا داده تا نشان دهد که مواضع و نگاه آنها به جنگ چگونه با ادامه آن دستخوش تغییر میشود.
روحیات و فضایی که تغییر میکند
در ابتدای جنگ، ناآگاهی به ابعادی که جنگ میتواند پیدا کند رفتن به آن را زیاد با نگرانی توام نکرده است. این گونه است که حتی در کارت پستالها و نامههای اوایل جنگ سربازان اغلب جملاتی کوتاه نوشتهاند که گویی برای مرخصی در کشور دیگری هستند و بد هم نمیگذرد: "سلامهای گرم از صربستان"، "سلامهای بسیار از جبهه غربی."
سال ۱۹۱۵ که پیشرویها متوقف میشود و جنگ به شدت میگراید لحن و مضمون نامهها هم تا حدود زیادی تغییر میکند، هر چند که در نامههای سربازان کمتر سوادمند کمبود واژه و ناتوانی در توصیف باز هم سبب شده که متنها کوتاه و مختصر بمانند. اما در نامههای سربازان و افسران باسوادتر توصیفات از دهشتناکی جنگ مشروحترند:
"همه چیز در اطراف سر و صدا میکند. از هر تختی که سربازی مجروح بر آن افتاده خون و خونابه در کف سالن در جریان است. حتی یونیفورمها را هم از تن آنها بیرون نیاوردهاند. برخی در حال تهوعاند، برخی به خود میپیچند و دیگران در حال مرگند یا برای آب فریاد میزنند. این شب اول کشیک دفتر زندگی را برای من بست. فکر نمیکنم که از این مهلکه زنده بیرون بیایم."
یک نکته بارز در میان نامهها محدودیت نگاه و تصور سربازان نسبت به جنگ و ابعاد سیاسی و نظامی آن است. در بسیاری از نامهها از خانوادهها خواسته میشود که بگویند در جبهههای دیگر و در جاهای دیگر اروپا چه خبر است. تقاضا برای فرستادن روزنامه یا متنی آگاهیبخش هم کم در نامهها دیده نمیشود.
هر چه جنگ به سالها و ماههای آخر نزدیک میشود نوعی از سرخوردگی و خستگی و آچمزی نیز در نامههای دو سو نمایانتر است، گویی که همه چیز گفته شده و همه از وضعیت خسته و درماندهاند. سربازی از برمن در همین حال و هواست که مینویسد: "این وضعیت نکبتی و لعنتی مرا درب و داغان کرده. ترسم نه از نارنجکهاست و نه از گلولههایی که مدام در اطرافم پایین میآیند، بلکه آچمزی و حالت تعلیقی است که در اینجا به آن دچاریم و نمیدانیم که چه خواهد شد."
نگرانی از کاهش اقتدار و اتوریته در خانواده
طرفه این که خشونت و دهشتناکی جنگ نگاه تمنامند سربازها برای بازگشت به خانه و احیای سروری خود در آن محیط را فزونتر میکند.
بخشی از سوالهای دقیقتر و وسواسآمیزتر در سالهای آخر جنگ را نسبت به آنچه که در خانه میگذرد ابرت به این نگرانی سربازان ربط میدهد که نکند در غیاب آنها اقتدارشان در محیط خانوادگی کمرنگ شده باشد و در بازگشت برای احیای آن با مشکل روبرو باشند. این را که بخشی از خواستهای جنبش زنان در آلمان و بریتانیا و ... در سالهای پس از جنگ جهانی اول و در نتیجه برآمد قوی زنان در غیاب مردان به جبههرفته، متحقق شد شاید بتوان مویدی بر تحلیل ابرت به حساب آورد.
نامههایی که از پشت جبهه به جبهه میرود نیز تاثیر گسترده جنگ بر کل زندگی جامعه و به خصوص کمبودها را کم و بیش به تصویر میکشند. سال ۱۹۱۶ مادری از مونیخ در پاسخ به پسرش در جبهه، نوشته است: "شبها در صفهای دراز میایستیم شاید که صبح کمی گوشت برای خریدن پیدا کنیم. کوپن نان و کره جزو اجناس کمیابند و وقتی اعتراض میکنیم نظامیها میگویند که بچهها را مثل دام برای چرا به مراتع بفرستید."
اثرات مثبتِ نبودِ سانسور
ورای تکثر و فزونی بیسابقه نامهنگاری در جریان جنگ جهانی اول نسبت به همه جنگهای گذشته فقدان سانسور به خصوص در سالهای اولیه جنگ هم خود عاملی است که این نامهها اسناد و روایتهای گویایی از وضعیت جبهه و پشت جبهه و وضعیت مادی و روانی باشندگان در هر دو عرصه باشند.
تنها خط قرمزی که خود سربازان به لحاظ اخلاقی رعایت کردهاند روایت کشتار و کشتارهای انجامشده به دست خود آنها یا همقطارانشان است.
اما از سال ۱۹۱۶ دولت رایش آلمان با توجه به تاثیر نامطلوب نامهها بر روحیات مردم یا باخبرشدن دشمن از شرایط روحی قوای خودی، سانسور بر نامههای سربازان را به اجرا میگذارد. البته این سانسور هم با توجه به کثرت بالای نامهها به سختی اعمال میشود. ضمن این که نامههایی که از خانوادهها و آشنایان به جبهه فرستاده میشوند تا آخر جنگ هم از تیغ سانسور و بازرسی در امان میمانند.
از تاریخی به بعد، نامه های سربازان بریتانیایی هم سانسور می شد
در امپراطوری هابسبورگ (اتریش- مجارستان) اما از همان اول سانسور جاری و ساری است و سربازان تنها اجازه دارند از کارتپستالها واحدی که در اختیار آنها گذاشته میشود استفاده کنند: "حالم خوب است و سلام دارم."
با این همه تخطئی و شکستن خط قرمزها در همین کارتها هم کم نیست، امری که با توجه به کثرت کارتها همیشه به چشم ماموران سانسور نمیآید و برخی از آنها در کتاب ابرت نکاتی ولو مختصر ولی قابل تامل از شرایط جنگی به دست میدهند.
دشمنی که چهرهای انسانی دارد
یک نکته برجسته در نامههای مختلف منتشرشده در کتاب ینس ابرت نگاهی است که سربازان به نیروهای دشمن دارند. سربازان آلمانی در چهره سربازان روس نیز انسانهایی میبینند که لزوما اهریمن نیستند و مثل خود سربازان آلمانی به جنگ فرستاده شدهاند. در نامههای مربوط به سال ۱۹۱۶ و ۱۹۱۷ حتی از تبادل آب و آذوقه میان سنگرهای دو سوی جبهه و این که "هم آنها و هم ماخسته شدهایم" صحبت در میان است.
در جریان جنگ جهانی دوم دولتها هم در اعمال سانسور تبحر و مهارتی دو چندان یافتند و هم سرریز غلیظ ایدئولوژیها سبب شد که سربازان به گونهای آموزش ببینند که در چهره نیروهای مقابل جز اهریمن و "حشره و خوک" مشاهده نکنند.
به همه این دلایل نامههای جنگ جهانی دوم، به ویژه در آلمان که رقمشان به شدت بیشتر از دوران جنگ جهانی اول است به هیچوجه روایتی جاندار و غیرسانسورشده از ماهیت جنگ و روحیات سربازان و پشت جبهه به دست نمیدهند. از این بابت شاید جنگ جهانی اول یگانه و نامههای آن منحصر به فرد و غیرقابل تکرار باشند.
کتاب "از رویداد اوت به سوی انقلاب نوامبر. نامههایی از جنگ جهانی ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸" را انتشارات والاشتاین آلمان در ۳۹۴ صفحه منتشر کرده است.