تحلیل شعارهای حرکت اعتراضی دی ماه ۹۶ ایران
- مجید محمدی
- تحلیگر سیاسی
تحلیل و تبین حرکتهای اعتراضی برای پژوهشگرانی که نمیتوانند در صحنه حضور داشته باشند کاری است بسیار دشوار. حتی آنها که میتوانند در صحنه باشند امکان مصاحبه و گفتوگو با معترضان را در جوامع دیکتاتوری پیدا نمیکنند چون معترضان به کسی اعتماد ندارند و به سرعت از صحنه میگریزند.
نیروهای سرکوب هم به کسی مجال نمیدهند به عنوان محقق یا حتی خبرنگار در صحنه حاضر باشند. از همین جهت باید به آنچه تظاهرکنندگان میگویند، میپوشند و میکنند، زمان و مکان اعتراض و آنچه ضد جنبش انجام میدهد اکتفا کرد. شبکههای اجتماعی و تلفنهای هوشمند این امکان را تا حدی برای دیدن آنچه در صحنه میگذرد برای محققان فراهم آوردهاند. در این نوشته برای فهم وجهی از وجوه حرکت اعتراضی دیماه ۹۶ بر روی شعارهای داده شده متمرکز میشوم. تلاش کردهام شعارها را در این نوشته در لابلای تحلیل خود گرد آورم.
شعارها چگونه ساخته میشوند
شعارها در همه خیزشها و جنبشهای سیاسی ایران از جنبش مشروطیت تا حرکت اعتراضی دی ماه ۹۶ به نحو فی البداهه ساخته میشوند، درست مثل این که گروهی از جوانان در گاراژ خانههای خود در آمریکا جمع شده و شعر آهنگ خود را به طور جمعی مینویسند و اجرا میکنند. افراد با ذوقی در همه اعتراضات حضور دارند که با توجه به فضا و شرایط و وضعیت ذهنی جمع، کلماتی را به وسط خیابان شلیک میکنند. برخی از آنها میگیرد و برخی نمیگیرد. آنها که میگیرد تکرار شده و توسط بقیه بلند بلند ضرباهنگ پیدا میکنند. اتفاقا شعارها نشان میدهند که این حرکتها از بطن جامعه بر میخیزد. کسی نمیتواند در اربیل و تل آویو و واشینگتن بنشیند و برای اجتماعات مردم در تویسرکان و ایذه و دورود شعار بنویسد.
ایدئولوژی
خیزش دی ماه ۹۶ بیش از همه چیز یک خیزش ضد تحقیر، ضد تبعیض و امتیاز، و ضد تمامیت خواهی و استبداد بوده است. اما علی رغم این مشترکات، رگههایی از ایدئولوژیهای مختلف نیز در آن به چشم میخورد. این جنبش به صراحت عرفیگراست و اسلامگرایی حاکم را نفی میکند با شعارهایی مثل "اسلامو پله کردین، مردمو ذله کردین"، "ما آریایی هستیم عرب نمیپرستیم"، "مملکت آخوندی نمیخوایم نمیخوایم"، "آخوندا حیا کنید مملکتو ره کنید"، "توپ تانک فشفشه آخوند باید گم بشه"، "حقوق ملت ما زیر عباست امروز"، "مرگ بر جمهوری آخوندی" و "فریاد هر ایرانی سلطنت آخوندی واژگون، واژگون".
بیشتر بخوانید:
عدالتگرایی نیز در کنار عرفیگرایی در شعارها حضوری قابل توجه دارد، مثل "مرفهین بی درد مایه ننگ ملت" و "ملت گدایی میکند، آخوند (آقا) خدایی میکند". این عدالتگرایی از جنس عدالتخواهیهای مذهبی گذشته نیست تا در مقابل آن مبارزه با ظلم به معنای دینیاش مورد تقدیس قرار گیرد. بدین ترتیب نظم سنتی و مستقر، خواه نظم مورد نظر دیوانسالاری مذهبی و نظامی و خواه نظم مورد نظر دیوانسالاری اداری، توسط کسانی که هیچ نفعی در این نظم یا نظام ندارند مورد چالش قرار گرفته است. در مقابل، وفاداران به این نظم مستقر یا کسانی که این نظم را به چالش نمیکشند، در پشت سر گفتمان امنیتگرا سنگر میگیرند. این طرف داستان به طور ضمنی میگوید کشور به یک رهبری متمرکز نیاز دارد حتی اگر این رهبری فاسد و امتیازجو و سرکوبگر باشد.
اقشار اجتماعی
شعارها از جمله مواد بسیار گویا برای تشخیص اقشار اجتماعی مشارکت کننده در اعتراضات هستند. از نوع دغدغهها و ادبیات میتوان سطح درآمد و تحصیلات و سن افراد مشارکت کننده را حدس زد. برخی شعارها بیشتر به اقشار کم درآمد مربوط بود مثل "چپاول گرونی، زمان سرنگونی"، "پولهای ما کجا میره عراق یمن یا سوریه"، و "یه اختلاس کم بشه مشکل ما حل میشه". شعارهایی مثل "خامنهای الاغه، یه دستشم چلاقه" یا "خامنهای بی ناموس" (در تظاهرات اعتراضی کودکان) که آشکارا بی ملاحظه و حاوی اهانت شخصی است، نشان میدهند که فقط تحصیلکردگان و روشنفکران در این اعتراضات حضور نداشتند. اقشار متوسط از فساد و نقض امانت شکایت میکنند مثل "غارت نموده مال ما این دولت دجال ما"، "به ما خیانت شده نقض امانت شده"، "هم پول ما رو بردید هم حق ما رو خوردید، سرمایههای مارو به دزدها سپردید". برخی شعارها نیز بیانگر مشکلات اقشار کم درآمد و متوسط هر دو است: "مرگ بر بیکاری، مرگ بر دیکتاتور"
شعارهای شاه دوستانه
دستهای از شعارها به ایران ماقبل جمهوری اسلامی ارجاع داشت از جمله "ای شاه ایران برگرد به ایران"، "شاه برگرد شاه برگرد شاه برگرد"، "رضا شاه روحت شاد"، "شاهنشاه روحت شاد"، "رضا، رضا پهلوی"، "فرزند کورشیم، کانون شورشیم"، "رضا شاه معذرت معذرت"، "ولیعهد کجایی به داد ما بیایی"، "ایران که شاه نداره حساب و کتاب نداره" و "ایران وطن ماست کوروش پدر ماست".
این شعارهای نوستالژیک یا غم غربت خوارانه ۷ دی ۹۶ به بعد بیش از آن که سلطنت طلبانه یا مشروطه خواهانه باشد، نارضایتی از جهت گیری اقتصادی، اجتماعی و جایگاه کشور در جامعه بین المللی را در کنار نا امیدی و یاس از اصلاح امور و تغییر در روند ناکارآمدی حکومت منعکس میکنند. همچنین این شعارها میخواهند به روحانیون شوک وارد کرده و آنها را بیدار کنند. در ضمن این شعارها نوعی نفی اقدامات نسل گذشته در براندازی نظام پادشاهی هم به حساب میآیند.
نسل امروز دیگر میدانند که تعداد زندانیان در سال ۵۷ ده هزار نفر بوده و امروز ۲۷۰ هزار نفر، ۲۳ برابر با ۲.۳ برابر شدن جمعیت. محمد رضا باهنر نائب رئیس مجلس در مقایسه شرایط اقتصادی قبل و بعد از انقلاب ۵۷ میگوید: "از سال ۵۸ تا ۹۴ متوسط رشد اقتصادی ما ۳ درصد بوده که با در نظر گرفتن رشد جمعیتی این رقم رشد اقتصادی صفر میشود. متوسط تورم در طول ۱۵ سال قبل از انقلاب تک رقمی بوده اما متوسط تورم بعد از انقلاب بالای ۲۰ درصد بوده است البته ما نرخ تورم ۴۴ درصدی را هم تجربه کردیم. نرخ بیکاری بعد از پیروزی انقلاب همواره دو رقمی بوده و هرگز تک رقمی نشده است." (فارس ۱۷ مرداد ۱۳۹۶) باهنر نمیگوید که رشد اقتصادی ایران در دهه ۱۳۴۰ و نیمه ی اول دهه ۱۳۵۰ به طور متوسط سالانه هشت درصد و نرخ بیکاری تک رقمی بوده است.
در دوران پهلوی اقتصاد ایران عملکرد به مراتب بهتری از ترکیه و کره جنوبی داشت. در سال ۱۹۸۰ میلادی ایران از لحاظ تولید ناخالص داخلی در ردیف هفدهم و ترکیه در ردیف بیست و هفتم بود. در سال ۲۰۱۴ ترکیه بر پایه همان متغیر در ردیف هفدهم جای دارد، حال آنکه ایران به ردیف بیست و یکم عقب رانده شده است. در سال ۱۹۷۷، درآمد سرانه ایران ۲ برابر درآمد سرانه کره جنوبی بود. در سال ۲۰۱۲، درآمد سرانه کره جنوبی ۵ برابر درآمد سرانه ایران بود. ایران از حیث اعتبار گذرنامه، فرار مغزها و سرمایه گذاری خارجی شرایط به مراتب بدتری در دوران جمهوری اسلامی نسبت به دوران پهلوی داشته است.
تنها در دو حوزه موسسات تمدنی و شرایط اقتصادی داخلی و بین المللی میتوان نشان داد که جمهوری اسلامی فاجعه بوده است. بخش بزرگی از نهادهای تمدنی جدید مثل ناوگان هوایی، موسسات تحقیقاتی، دانشگاه، پزشکی قانونی، نیروگاهها و شبکه سراسری برق، رادیو و تلویزیون و تلفن، جادههای ارتباطی، شبکههای آبرسانی و حمل و نقل، فرودگاهها و پایانههای مسافربری، سالنهای سینما و تئاتر و کتابخانههای عمومی در دوران پهلوی تاسیس شدند. گروههایی از مردم به حکومت پهلوی به عنوان دورانی که ایران در جامعه بین المللی دارای احترام بود نگاه میکنند.
مطالبات
نیروهای حافظ وضعیت موجود میگویند که خواسته اعتراض کنندگان روشن نبوده است: "این افراد سازماندهی و حتی خواسته روشنی نداشتند" (علیرضا علوی تبار، اعتماد ۱۶ دی ۱۳۹۶). این طور نیست که معترضان خواستههای روشنی نداشته باشند بلکه استمرارطلبان نمیخواهند خواستههایی را که با نظر اصلاح طلبان یا اصولگرایان در تضاد است ببینند. همه شعارها به طریقی میگویند "نه به جمهوری اسلامی".
اما مطالبات مطرح شده در شعارها را در چند رشته میتوان به نخ کشید:
- نفی کلیت رژیم: "چه اشتباهی کردم که انقلاب کردم"، "استقلال آزادی جمهوری ایرانی"
- خواست خاتمه بخشیدن به استبداد فردی: "مرگ بر دیکتاتور"، "مرگ بر اصل ولایت فقیه"، "این همه لشکر آمده علیه رهبر آمده"، "خامنه ای حیا کن مملکتو رها کن"، "سید علی حیا کن مملکتو رها کن"، "سید علی ببخشید دیگه باید بلند شید"
- نفی نظام سرکوب: "بسیجی برو گم شو" و "مرگ بر حزب الله"
- نفی جناحهای قدرت: "اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا"
- مبارزه با فساد و امتیاز: "خلق جهان بدونه ایران شده دزدخونه"، "در ایران چی آزاده، دزدی و ستم آزاد"، "پلیس برو دزد را بگیر"، "لیسانسهها بیکارند آخوندا راس کارند"
- مقابله با ناکارآمدی: "کار سه قومون چیه پاسکاری و ماسمالیه"، "دولت اعتدالی با وعدههای خالی"
- نقی گسترش طلبی: "فلسطین رو رها کن فکری به حال ما کن"، "نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران"
واکنشها در برابر سرکوب
مهم ترین شعار در برابر خشونت حکومت، خطاب کردن نیروی انتظامی، بسیج و سپاه با عنوان "بی شرف، بی شرف" بود. معترضان با این شعار منش و سبک رفتاری نیروهای دولتی را مورد حمله قرار میدادند که البته از گلوله و سنگ بسیار موثرتر است. در پشت این شعار در فضای اجتماعی ایران این سخن نهفته است که "میفهمیم چرا اینجا هستید اما شرفتان را فروختهاید". البته شعارهای دیگر هم مثل "میجنگیم میمیریم ایران رو پس میگیریم"، "نترسید نترسید ما همه با هم هستیم" "و نیروی انتظامی حمایت حمایت" مطرح میشد تا معترضان بر عزم جزم خود برای ادامه اعتراضات و کاهش خشونتها تأکید کنند.