روزنامه های تهران؛ مذاکره یا مقابله با آمریکا
- مسعود بهنود
- روزنامه نگار
روزنامه های امروز صبح تهران، دوشنبه ۲۷ شهریور در صفحات اول خود از موفقیت های تیم ملی والیبال کشور ابراز خوشحالی کرده و از زبان رهبر جمهوری اسلامی نوشته اند که در صورت نقض برجام توسط آمریکا باید مقابله به مثل کرد.
گمانه زنی هایی درباره سفر رییس دولت و وزیر خارجه به نیویورک و مذاکرات با دولتمردان دیگر از جمله مطالب امروز روزنامه هاست که موافقان دولت، برخلاف رسانه های اصولگرا و تندرو، به مذاکرات ظریف و تیلرسون همتای آمریکاییش امیدوارند.
تیتر و عکس صفحه اول جهان صنعت
غرورآفرینی سروقامتان
اعتماد در گزارشی نوشته: يكشنبه در آخرين روز از هفتمين دوره رقابتهاي واليبال جام بزرگ قهرمانان جهان كه با حضور شش تيم برتر جهان در سال ۲۰۱۷ و به ميزباني دو شهر ناگويا و اوساكا در ژاپن برگزار شد اتفاق ويژهاي براي واليبال ايران قبل از آخرين مصافش با تيم ملي فرانسه رقم خورد تا ايران به بزرگترين افتخار جهاني در تاريخ واليبال ايران دست يابد. ايران در اين مسابقات ٢ ركوردشكني با كسب نخستين مدال جهاني داشت!
به نوشته این گزارش: روز گذشته تيم ملي واليبال ايتاليا، نايب قهرمان المپيك، در آخرين ديدارش رو در روي تيم قدرتمند امريكا قرار گرفت و در پايان سه بر يك به پيروزي رسيد و با اين برد، سومي تيم واليبال ايران در اين جام را قطعي كرد تا واليبال ايران به نخستين و مهمترين عنوان جهاني خود تا به اينجاي كار دست يابد.
بهنام محمودی هم در مقاله ای در روزنامه ایران نوشته: کسب مقام سوم در رقابت های جام قهرمانان جهان توسط ملی پوشان والیبال، رخدادی غروربرانگیز و شادی آفرین است. ایران در این تورنمنت کم نقص بازی کرد. یکی از دقایقی بود که مردم واقعاً از دیدن والیبال لذت بردند. همه بازیکنان چه آنهایی که در ترکیب اصلی بودند و چه آنهایی که حتی یک امتیاز هم بازی نکردند، در شرایط روحی خوبی قرار داشتند.
به نوشته این قهرمان پیشین والیبال یکی از دلایلی که تیم ملی تا این حد خوب بازی میکرد، نتایج لیگ جهانی بود. این تیم برای جبران آمده بود که الحق هم در این کار بسیار خوب ظاهر شد. یکی از ویژگیهای این قهرمانی، ایجاد پرستیژی بالا در والیبال ایران است. حالا بازیکنان ما لیبلدار شدند و صاحب عنوان جهانی هستند. این مقام برای والیبال کشور اهمیت بالایی دارد چرا که علاوه بر ایجاد شادی در جامعه، باعث بالا رفتن انگیزه در بین سایر بازیکنان والیبال میشود.
دست بالای ظریف مقابل تیلرسون
جاوید قربان اوغلی در مقاله ای در شرق با اشاره به سفر رییس دولت و وزیرخارجه به نیویورک، شرایط امروز گفتگوهای هسته ای ایران را با چهار سال پیش اولین سال ریاست جمهوری روحانی مقایسه کرده و نوشته: در نشست چهار سال قبل ظریف در شرایطی رودرروی شش کشور دیگر نشسته بود که ایران با تحریمهای ظالمانه و فلجکننده ناشی از قطعنامههای شورای امنیت مواجه بوده، با اجماع جهانی علیه خود روبهرو بود و بسیاری از کشورها یا اصلا حاضر به مراوده با ایران نبودند یا برای هرگونه تعامل با کشورمان خواستار امتیازاتی بودند که همه اینها به واسطه سیاستهای ناصواب و رویکردهای ویرانگر دولت معجزه هزاره سوم شکل گرفته بود.
به نوشته این مقاله: اما اینک ظریف در شرایطی به دیدار همتایان خود میرود که یوکیو آمانو دبیرکل سازمان انرژی اتمی مکرر در گزارشات بر پایبندی ایران به توافق هستهای تأکید کرده است. جهان بر پایبندی ایران صحه گذاشته و از آن حمایت میکند و در مقابل، رویکردهای غیرمنطقی و ماجراجویانه ترامپ آمریکا را در بنبست قرار داده و منزوی کرده است.
مدیرکل پیشین وزارت خارجه در این مقاله به این جا رسیده که: روشن است که ترامپ و تیم نظامی- امنیتی او برای برهمزدن برجام آب در هاون میکوبند. ظریف و جان کری بارها گفتوگوهای دوجانبه و خصوصی داشتند. هیچ دلیل موجهی بر تکرار چنین مذاکراتی بین ظریف و تیلرسون وجود ندارد و به یقین ملحوظکردن ملاحظات داخلی در چنین موقعیتی خلاف منافع کشور است. تردید ندارم که هوش و ذکاوت ظریف و احاطه و اشراف او بر مباحث برجام میتواند تیلرسون را هم تحت تأثیر قرار دهد.
برجام منهای آمریکا
محمدجواد اخوان در مقاله ای در جوان در نقد سیاست خارجی دولت روحانی نوشته: جمهوري اسلامي ايران نزديك به چهار دهه است كه در وضعيت قطع روابط ديپلماتيك با دولت ايالات متحده امريكا قرار دارد و پس از عدم نتيجه بخشي مذاكرات با تروئيكاي اروپايي، تصميم گرفته شد دولتهاي امريكا، روسيه و چين به تركيب مذاكراتي مقابل ايران اضافه گردند تا مشكل اصلي كه در واقع كارشكني امريكاييها در رسيدن به توافق بود، برطرف گردد.
از سويي در جريان تبليغات انتخاباتي رياست جمهوري يازدهم در سال ۹۲، آقاي روحاني با طرح اين ادعا كه «اروپاييها هم كدخداي خود را امريكا ميدانند» ايده مذاكره با كدخدا -يعني امريكا- را طرح نمود.
نقطه ثقل اين رويكرد آن بود كه چون طرف اصلي و واقعي دولت امريكا است و تا زماني كه رضايت اين دولت تأمين نشود، رفع تحريمها دست نيافتني است، لازم است شرايطي براي مذاكره مستقيم با واشنگتن فراهم آيد تا مسير رسيدن به توافق هموار گردد. هرچند كه رهبر معظم انقلاب همان موقع نيز بر غيرقابل اعتماد بودن امريكا تأكيد ورزيدند، اما سياست راهبردي نظام در جهت تجربه آموزي منجر به اتخاذ تصميم «نرمش قهرمانانه» شد و براي اولين بار پس از سي و چند سال، مذاكره مستقيم با دولت امريكا انجام گرفت.
به نوشته جوان: در طول دو سالي كه از عمر برجام ميگذرد، بارها شاهد نقض سريالي اين توافق از سوي ساكنان سابق و فعلي كاح سفيد بودهايم و به اذعان مديران اجرايي و فعالان اقتصادي برجام نتيجه محسوس اقتصادي به همراه نداشته، حال اگر قرار باشد واشنگتن كار را يكسره كند و كلاً از توافق خارج شود، ديگر چه انتظاري ميتوان از برجام داشت؟ برجامي كه با پايبندي نيم بند و مشحون از خلف وعده امريكا، آوردهاي نداشت، بدون امريكا چه ثمر خواهد داشت؟
کیهان هم در یادداشت روز خود نوشته: گویا صورت مسئله نزد برخی مدیران هم گم شده است. حقوق ما در برجام در حال تضییع است، آن وقت آمریکا طاقچه بالا میگذارد و طلبکاری میکند. اگر چنانکه برخی دولتمردان وانمود میکنند، بازگشت یا تشدید تحریمها برایشان بیاهمیت است، پس اصلا چرا زیر بار هزینههای گزاف توافق کج و معوج برجام رفتند؟! اینکه مدیرانی در تراز آقایان صالحی و ظریف بگویند « حتی در صورت خروج آمریکا از برجام، به تعهدات خود در برجام پایبند میمانیم» و «اروپاییها به ما گفتهاند حتی اگر آمریکا از برجام خارج شود، به برجام ادامه خواهند داد»، یا آقای روحانی پیش از سفر به نیویورک بگوید « کشورهای مخالف برجام اگر اخلاق بدشان را کنار بگذارند میتوانند کنار سفره برجام باشند»، دادن خاطر جمعی به طرف بدعهد و گستاختر کردن او به عهدشکنی بیشتر است.
این روزنامه تندرو به طعنه نوشته: گرفتن عکس یادگاری با امثال موگرینی، چک بیمحل است؛ هیچ جای دنیا ، آب نبات چوبی هم به این تصاویر و قول و قرارها نمیدهند. براستی اتحادیه اروپا یا فرانسه و آلمان کجا هستند؟ شاید بگویند چین و روسیه کجا هستند و درست هم بگویند؛ پاسخ همه این پرسشها در یک پرسش اساسیتر نهفته است و آن اینکه دولت و وزارت خارجه ما کجاست؟ اگر طرف مالباخته مانند طرف راضی کلاهبرداری رفتار کند، توقعی نیست دیگران کاسه داغتر از آش شوند.
کیهان که دیروز پیشنهاد کرده بود پرونده هسته ای از دولت گرفته شود در پایان یادداشت روز امروز خود نوشته: باید از کرختی بیرون آمد و ضمن برخورد پیشدستانه و نامتقارن، خباثتهای حریف را هزینهدار کرد. این تنها راه مجرب در برابر گستاخی دشمن است. بالاترین مصلحت، انقلابی عمل کردن است. این به مفهوم بیهزینه بودن رفتار انقلابی نیست اما چنین هزینهای بسیار کمتر از هزینه نشناختن اقتدار خویش و رفتارمنفعلانه است.
من آثار باستانی نیستم، کامبیزم!
فریور خراباتی در ستون طنز روزنامه ایران نوشته: خوشبختانه این روزها توانستهایم مشت محکمی بر دهان آثار باستانی بزنیم و آنها را سر جایشان بنشانیم تا بفهمند اینجا رئیس چه کسی است. اساساً رویه ما در قبال آثار باستانی به صورتی بوده که هدف وسیله را توجیه میکند. یک زمانی کلاً محل آثار باستانی نمیگذاشتیم تا پررو نشوند و مردم به صورت خودجوش با خودکار و سوییچ ماشین اسم خودشان و دوستانشان و شهری که از آن آمده بودند را روی آثار باستانی حکاکی میکردند.
به نوشته این طنزنویس: در همه جای دنیا افراد تلاش میکنند تا نام خود را در کتاب گینس ثبت کنند اینجا تلاش میکنیم روی آثار باستانی نام خود را ثبت کنیم. بعد یک مدتی متأسفانه آثار باستانی نابود نشدند در نتیجه مسئولان وقت آنهایی که پاساژخور و انبارخورشان ملس بود را میفروختند و بقیه را که حتی آنقدر هم به درد نمیخوردند به حال خود رها کردند تا از تنهایی و بیمحلی بپوسند.
ستون طنز روزنامه ایران به این جا رسیده که: اما امروز شاهد پدیده «زورو»ی وطنی هستیم که این افراد را کسی نمیشناسد و ناگهان شب به آثار باستانی شبیخون میزنند و حتی با دادن مجروح موفق میشوند این آثار باستانی را به سزای اعمال خود برسانند. در نتیجه چنان ترس و واهمهای در میان آثار باستانی به وجود آمده که مقبره کوروش هم اعلام کرده: «من مقبره کوروش نیستم، مقبره جوان ناکام کامبیزم که پارسال توی جاده بویین زهرا تصادف کردم و اینجا خاک شدم!»
منبع تصویر، قانون
کارتون مسعود ضیایی. قانون
خبر خوشی نیست پول پاشی
محمد صادق جنان صفت در سرمقاله ابتکار با ابراز خوشحالی از خبرهای خوش رییس بانک مرکزی که این روزها منتشر می شود نوشته: با شادمانی خبرداده است بانکهای خارجی برای قرض دادن به ایران صف کشیده اند، سایت بانک مرکزی از رشد ۱۷ در صدی اعتبارات تخصیص یافته از منابع بانکی به متقاضیان وام و اعتبار خبر می دهد و همچنین با خوشحالی از اجرای سه برنامه اشتغال زایی با منابع بانکی و همچنین از منابع بودجه ۹۶ کل کشور و صندوق توسعه ملی خبر داده است.
نویسنده اقتصاددان اما در ادامه نشان داده که به این خبرهای خوش دل نمی بندد چرا که نوشته: آقای سیف به رغم اصرار کارشناسان و علاقمندان به اقتصادسیاسی از ارایه توضیحات جزئی وکارشناسی تر اجتناب می کند. به طور مثال وی هرگز به همکاران و زیر دستانش توصیه نمی کند لباس کهنه نوع آماردهی از تخصیص منابع بانکی را از تن خارج و ردای تازه بر این کهنه لباس بپوشانند. یعنی آمار بانک مرکزی از دادن اطلاعات جزیی تر در باره پرداخت ۲۰۸ هزار میلیارد تومان - که بااحتساب هردلار ۴۰۰۰ تومان به عدد شگفت انگیز ۵۲ میلیارددلار می رسد- خوداری می کند و توضیح نمی دهد چقدر از این منابع وام جدید است و چقدر از آن وام استمهال شده است و چرا فقط 8درصد از این میزان پرداخت ها به «ایجاد» بنگاه های جدید اختصاص یافته است.
مقاله ابتکار تاکید کرده که: اقتصاددانان تنگنای اقتصاد ایران در شرایط حاضر کمبود تقاضا است، پرداخت ۵۰ هزار میلیارد تومان از منابع بانکی با نرخ سود اعلام نشده وبا مقصد ی به پهنه سرزمین ایران میان بنگاه هایی که معلوم نیست قدرت رقابت آنها درتولید چقدر است و اینکه دریافت به طور متوسط کمتر از یک میلیارد تومان وام و اعتبار گرفته شده چه تحولی در کارشان ایجادکرده است تکرار آن طرح در ابعاد بزرگ و بدون ارائه کارنامه پارسال اتفاق خوبی نیست. بیم تکرار پول پاشی و طرح های زود بازده احمدی نژٓاد به مشام می رسد.
کسری بودجه پنهانی
هادی حق شناس هم در مقاله ای در اعتماد به انتقاد از روش پوشاندن کسری بودجه برآمده و نوشته: كسري بودجه را به شكل ظاهري همواره صفر داريم. اما وقتي وارد جزييات ارقام ميشويم ميبينيم اين كسري يا از محل پول نفت، يا اسناد خزانه و اوراق يا منابع صندوق ذخيره ارزي تامين شده است. در هر حالت به نظر ميرسد در سال ٩٦ علاوه بر اسناد و اوراق پيشبيني شده براي چاپ، دولت ناگزير است- با قيمت ٤٧ دلاري نفت- چيزي حدود ٤٠ هزار ميليارد تومان ديگر اسناد خزانه يا اوراق مشاركت منتشر كند. در غير اين صورت مانند سنوات قبل بايد از سهم بخش عمراني كسر كرده و به هزينههاي جاري بپردازد.
به نوشته این نماینده سابق مجلس: به نظر ميرسد همانند سال گذشته كه دولت از ابزار اسناد خزانه به مبلغ بيش از ٥٠ هزار تومان استفاده كرد؛ امسال نيز اين ابزار را مورد استفاده قرار دهد. تفسير ساده اين تصميم نيز اين است كه همانطور كه فروش نفت، فروش سرمايه نسل آينده كشور است؛ اينبار با انتشار اوراق از محل مالياتهاي نسل آينده براي جبران كسري بودجه امروز هزينه ميشود.
مقاله اعتماد راه حل درست را بالابردن نسبت ماليات به توليد ناخالص داخلي و رساندن آن به متوسط جهاني یعنی ٣٠ درصد دانسته و نوشته: اگر اين عدد تحقق پيدا ميكرد ديگر لازم نبود نگران اين باشيم كه درآمدهاي نفت تحقق پيدا ميكند يا خير. كليد حل مشكل اقتصاد ايران واقعي كردن ماليات در بودجه كشور است.
منبع تصویر، شهروند
کارتون هادی رحمتی، شهروند
مردم به هم رحم کنید
همزمان با انتشار گفته های معاون قوه قضاییه درباره افزایش میزان جنایت نسبت به سال پیش مسعود رفیعی طالقانی در تیتر اول امروز همدلی نوشته: سالهاست یک عده دلسوز در این کشور دارند داد می زنند؛ خشونت در ایران سر به فلک می کشد، سر و ته ندارد، متولی ندارد، کسی به گردن نمی گیردش، سامان و سامانه ندارد، برنامه ای برای مقابله ندارد و همینطور مدام، دارد بیشتر و بیشتر می شود، اما دریغ از یک تصمیم به جا و به موقع برای پیشگیری و درمان بحران خشونت ما.انگار خشونت در همه ما در حال نهادینه شدن است.
سردبیر همدلی افزوده: کارشناس ها می گویند ماجرا ریشه در بحران اقتصادی دارد؛ در این که وضع معاش بسیاری از مردم خوب نیست، در اینکه نرخ امید به زندگی بالا نرفته و نیز به این سبب که امید به آینده بهتر، در بسیاری از ما، امیدی رو به سراب شده است؛ شده است حکایت رفتن و نرسیدن،چشم انداختن و ندیدن و زور زدن و جاماندن!
این ماجرا یکجورهایی لوث شده است؛ بحرانی داریم و بعد عده ای کارشناس می آیند و حرفهای تکراری می زنند و می روند پی کارشان و باز هیچ چیز عوض نمی شود.
خبر بد را نشنیده است
منبع تصویر، اعتماد
کارتون علیرضا پاکدل، اعتماد
پوریا عالمی در ستون روزانه خود در شرق به فیلمی اشاره کرده که در شبکه های مجازی می چرخد و دو نفر را نشان می دهد که سعی دارند چادر از سر فقیری بردارند که از مردم کمک می خواهد و این کار ار همراه خنده و شادمانی انجام می دهند.
به نوشته این مقاله سرووضع دو مردی که در فیلم میبينیم گزارشی از طبقه اجتماعی و اقتصادی آنان میدهد. وقتی آن دو چادر را از روی سر مرد گدا برمیدارند، هر سه دیگر شبیه هم هستند. فیلم به ما ثابت میکند فقیر به فقیر ریسه میرود. فقیری که به خیالش شکل فقر در عمق فقر تأثیر دارد. چیزی که در فیلم از لابهلای خندهها و صیحه این مردان دستگیرمان میشود این است که فقر فرهنگی پیشتازتر و سریعتر از فقر اقتصادی به جان ما افتاده است؛ فقر خودبرتربینی، فقر پوشاندن فقرمان با تمسخر فقر دیگران، فقر خالیبودن دستمان با دستانداختن دیگران.
نویسنده شرق با نقل قولی از برتولت برشت نوشته: تنها فرق ما که اینسوی دوربین و اینسوی موبایلمان به بدبختی آن مرد میخندیم این است که هنوز خبر هولناک را نشنیدهایم و این البته که از خوشبختی ما نیست، شوربختی ماست.