تحریم کامل نفتی ایران، حالا چه خواهد شد؟
- شهیر شهید ثالث
- روزنامهنگار و تحلیلگر
ایران در طول عمر چهل ساله جمهوری اسلامی با انواع تحریمها دست و پنجه نرم کرده است و به قول برخی از ناظران مسائل ایران، این کشور زیر فشار تحریمها "آبدیده شده" و "روشهای مقابله" با آن را فراگرفته است. اما آنچه که در خصوص حرکت اخیر آمریکا قابل توجه است این است که جمهوری اسلامی هرگز مورد تحریم کامل نفتی قرار نگرفته بود.
آمریکا روز گذشته (دوشنبه ۲۳ آوریل/۲ اردیبهشت) اعلام کرده که خریداران معاف شده نفت از ایران دیگر مصون از مجازاتهای آمریکا نخواهند بود.
وابستگی ایران به درآمد نفت غیرقابل انکار است، آنچه که مورد بحث است میزان این وابستگی است. این میزان بین ۳۵ تا ۷۰ درصد، بسته به اینکه از چه زاویهای به مسئله نگاه کنیم برآورد شده است. نفت بیش از صد سال است که نه تنها اقتصاد ایران بلکه تحولات سیاسی و اجتماعی را در کشور رقم میزند. درصد بالای بیکاری، تورم، کاهش قدرت خرید خانوادهها، و شکافهای عظیم ثروت و درآمد از جمله نتایجی بودهاند که وابستگی به نفت برای ایران به ارمغان آورده است.
سرلشگر سلامی چند روز پیش به عنوان فرمانده سپاه منصوب شد
اینک، بر اثر تحریم کامل نفتی ایران توسط دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، از یک سو احتمالا فصل جدیدی در اوضاع داخلی ایران از حیث اقتصاد و به تبع آن وضعیت سیاسی و اجتماعی آغاز خواهد شد و از سوی دیگر ممکن است درگیری ایران و آمریکا وارد مرحله شدیدتری شود. برخی ناظران انتصاب سرلشگر حسین سلامی از سوی آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران، را در همین راستا، یعنی سختتر شدن موضع ایران در برابر اقدامات آمریکا برآورد میکنند. آقای سلامی بارها به آمریکا هشدار داده "که جمهوری اسلامی برای جنگهای طولانی مدت با امکان حقیقی پیروزی، قدرتسازی کرده و از جنگ با آمریکا استقبال میکند".
منطقا ایران سعی خواهد کرد که از کانالهای غیر متعارف به صدور نفت حتی به قیمت ارزانتر از بازار ادامه دهد. فروش نفت از طریق عراق یکی از گزینههاست. طبق برخی گزارشها، سال گذشته تانکرهای نفتکش ایرانی با خاموش کردن سیستم جی پی اس خود (اصطلاحا تبدیل شدن به کشتیهای ارواح) رهگیری مسیرهایشان را مشکل یا غیرممکن میکردند و به این ترتیب آمریکائیها موفق به کشف هویت خریدار نمیشدند. اما حتی با استفاده از همه تاکتیک ها صادرات نفت ایران از حدود ۲.۵ میلیون بشکه در روز، پیش از آغاز دوره جدید تحریمها، در ماه جاری میلادی به حدود یک میلیون بشکه رسید. این در حالی است که آمریکا هنوز به چند کشور در مورد خرید نفت از ایران معافیت از مجازات داده بود.
آیتالله خامنهای در دوران مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا، بدون نام بردن اما مشخصا خطاب به دونالد ترامپ گفته بود "اگر برجام را پاره کنند ما آن را آتش میزنیم". آمریکا در عمل برجام را پاره کرد اما آقای خامنهای واکنشی جز شکایت و انتقاد نشان نداد. برداشت بسیاری از ناظران این است که آقای خامنهای "تاکتیک صبر و مقاومت" را در پیش گرفته بلکه در سال ۲۰۲۰ یک دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پیروز شود و آمریکا دوباره به برجام باز گردد.
سه مسئله در این ارتباط باید مد نظر قرار بگیرد:
اول: در این دو سال پیشرو با توجه به شرایط موجود، سطح نارضایتیها در جامعه تا چه حد بحرانی خواهد شد؟ ظرف این مدت مشکل ایران تنها فروش نفت نخواهد بود بلکه شاید مهمتر از آن، انتقال ارزهای ذخیره در بانکهای خارجی به داخل کشور، حمایت از پول ملی و جلوگیری از سقوط ارزش آن است. ایران هرگز انباشته شدن این دو مشکل (تحریم کامل نفتی و عدم توانائی انتقال ارز به داخل کشور) را همزمان با هم تجربه نکرده و مشخص نیست خروجی این سیاست جدید آمریکا بر شرایط سیاسی و اقتصادی ایران چه خواهد بود. منطق اینگونه حکم میکند که سیاست دولت در دو سال آینده (علیرغم محدودیت شدید ارزی و اینکه رئیس بانک مرکزی گفته ما از ارز ذخیره خود مانند ناموسمان حفاظت میکنیم) این باشد که اجازه سقوط پول ملی را ندهد به این امید که بعد از ۲۰۲۰ گشایشی حاصل شود.
دوم: ظرف دو سال آینده موضوع دیگری که ایران با آن دست به گریبان خواهد بود ترمیم خرابیهای نجومی ناشی از سیلهای اخیر است. بودجه این پروژه به کنار ایران هیچگونه تجربهای در مدیریت کلان چنین فاجعه طبیعی را ندارد و با توجه به نگرش "خودی-ناخودی"، دولت پنهان در ایران اجازه گرفتن کمک از کشورهائی که در این زمینه تجربه دارند را نخواهد داد. این مسئله میتواند زمینه ناآرامیهای اجتماعی در مناطق سیل زده به خصوص استان حساس خوزستان فراهم آورد به خصوص که قدرتهای خارجی مخالف جمهوری اسلامی نیز ممکن است از وضعیت بوجود آمده بهره برداری کنند.
سوم: اگر ترامپ در انتخابات ۲۰۲۰ پیروز شود ایران در برابر سئوال دشواری قرار میگیرد که "چه باید کرد؟". با توجه به فهرست بلندی که مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا، از شروط آغاز مذاکره با ایران تهیه کرده عملا مذاکره را نامحتمل کرده است. از جمله به نظر میرسد که تغییر رفتار ایران در منطقه به خصوص دست برداشتن از تز صدور انقلاب تنها با تغییر ماهیت حکومت میسر باشد. یکی از معتدلترین سیاستمداران ایران، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه آمریکا، در کتاب "آقای سفیر" به تفصیل به این موضوع پرداخته و میگوید: "ما مشکل بنیادی با غرب و مخصوصا با آمریکا داریم به خاطر اینکه مدعی دیدگاهی هستیم که بعد جهانی دارد." وی اضافه می کند "چرا مالزی این مشکلات را ندارد؟ به خاطر اینکه مالزی دنبال یک تغییر در نظام بینالمللی نیست. ...به نظر من چنین رسالتی. ...نه تنها الزاما خطرناک نیست بلکه منبع قدرت است." آقای ظریف که به اعتدال شهره است معتقد است که "ما بدون اهداف انقلابیمان وجود خارجی نداریم. حداکثر به کشوری مانند پاکستان تبدیل میشویم".
بهر جهت، در کوتاه مدت باید منتظر ماند و دید تحولات در دو سال آینده به کدام سمت گرایش پیدا میکنند. ناظران مسائل ایران به سه گروه تقسیم میشوند: یک گروه معتقدند که ایران راه برونرفت از این شرایط را پیدا خواهد کرد. گروه دوم معتقدند که وضعیت داخلی ایران نا آرام خواهد شد. و گروه سوم خطر درگیری نظامی بین ایران و آمریکا را جدی میدانند. از میان عوامل متعدد، دو پارامتر ارزش پول ملی و میزان تورم در شکل دادن به سمت و سوی تحولات تعیین کننده خواهند بود.