روزنامههای تهران، برداشتهای متضاد از رابطه ترامپ و برجام
- مسعود بهنود
- روزنامه نگار
روزنامههای امروز صبح تهران، شنبه ۲۵ شهریور در عنوانهای اصلی خود از تصمیمهای تازه دولت و مجلس آمریکا علیه ایران نوشته و در مقالاتشان برای آن تحلیلهای متفاوتی ارایه دادهاند.
انتظار مردم و اصلاح طلبان از دولت روحانی و آینده شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور از جمله مسایلی است که در این روزنامه ها منعکس شده است.
تیتر و عکس صفحه اول آفتاب یزد
بلایی که آمریکا سر برجام آورد
هادی غلامحسینی در مقاله ای در روزنامه جوان نوشته: اظهارات امریکاییها عملاً فرصتهای اقتصادی ایران در پسابرجام را به شدت کاهش داده است، چراکه ریسک همکاری با ایران درحال رشد است و در این بین، نقل و انتقالات ارزی بینالمللی و تضامین اعتباری و معاملاتی چون خرید هواپیما، شرکت در مزایدههای جهانی خرید کالا، قراردادهای خارجی ایران همچون پروژه ۸۰۰ میلیاردتومانی نفتی با نروژیها و... تحتالشعاع قرار گرفته است.
به گزارش جوان، حسن روحانی بارها نشان داده که شدیداً نیازمند سرمایه خارجی است و گویی ترامپ هم این موضوع را خوب فهمیده است و یکسره با اظهارات تهدیدآمیز تبلیغاتی ریسک همکاری و سرمایهگذاری در ایران را افزایش میدهد، در حالی که هرقدر بازدهی و ارزش افزوده سرمایهگذاری در ایران بالا باشد، تهدیدهای رئیسجمهور اولین اقتصاد دنیا، سرمایهگذاران را تحت تأثیر قرار میدهد، از این رو حسن روحانی برای اینکه به خواستهاش برسد و جذب سرمایهگذاری خارجی کند باید راهکاری بیندیشد.
نویسنده مقاله با اشاره به ادعای دولتمردان به این که ترکیب سرمایههای موجود در داخل کشور به شکلی است که گویا قائل جابهجایی نیست، به طعنه نوشته: مثلاً به دلیل بیماری و مشکلات متعدد و متنوع بخش مالی ایران نمیتوان سیاستهای پولی کارایی را اعمال کرد؛ چراکه امکان دارد با خروج غول نقدینگی هزار و ۳۳۳ هزار میلیاردتومانی از شبهبانکی هم بانکها فروبپاشند و هم اقتصاد ایران و سایر بخشها به شدت دچار تورم اساسی شوند، از این رو به نظر میرسد راهکار دولت فقط سرمایهگذاری خارجی است.
دستگاه دیپلوماسی مرعوب برجام
عبدالله متولیان در روزنامه جوان دستگاه دیپلوماسی را مرعوب برجام دیده و در ادامه مخالفت های این روزنامه با توافق های هسته ای نوشته: امروز در نظام بینالملل شاهدیم حاصل ۴۰۰ سال تجربه دولتهای استعمارگر و نتیجه مهندسی نظام سلطه برای قانونی کردن چپاولگری و سلطه بر جهان است. از موضوعات اساسی در مهندسی نظام سلطه جهت چپاول قانونمند کشورهای تحت ستم، موضوع «مدیریت دیپلماسی» است که به عنوان روشی محکمه پسند و متمدنانه در حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و... سلطهگران را در جهت نیل به اهداف آنان از طریق «قدرت دیپلماسی» یاری میکند.
نویسنده اظهارنظر کرده که: دیپلماسی به عنوان روشی نوین برای سلطه بر کشورهای هدف به معنی حفاظت از منافع کشور و وصول به اهداف سیاست خارجی از طریق اعمال قدرت (خواه نظامی و خواه دیگر اشکال قدرت از جمله اقتصادی، فرهنگی، علمی، عقیدتی و...) است. بر اساس این تعریف دیپلماسی نه تنها نقطه مقابل جنگ نیست بلکه جنگ نیز خود معلول و زائیده تحرکات دیپلماتیک و قبول پیشبرد اهداف کشور از طریق جنگ بوده و این چنین است که شخصی مثل ناپلئون بناپارت برد دیپلماسی را به اندازه و بلکه بیشتر از برد توپخانهاش میداند.
تسلیم ترامپ در مقابل برجام
روزنامه ایران با تیتر دومین تسلیم ترامپ مقابل برجام گزارش داده که رییس جمهوری امریکا بار دیگر ناگزیر شد طرح تعلیق تحریمهای ایران را امضا کند. تصمیمی که نشان از آن داشت دونالد ترامپ تا چه اندازه بر واقعیات حاکم بر توافق هستهای و ناگزیری اجرای تعهدات برجامی امریکا وقوف یافته است. چه با وجود مخالفت های او با برجام برای دومین بار پای تعلیق تحریم ها را امضا کرد.
علی خرم در سرمقاله همین روزنامه نوشته: دونالد ترامپ میغرد و رجز میخواند تا بلکه یکی از شعارهای پر سرو صدایی که در دوران انتخاباتی داده، به منصه ظهور برسد و مردم جهان او را باور کنند. یکی از این شعارهای پرطمطراق، شعار پاره کردن توافق هستهای با ایران است که با وجود گذشت ۹ ماه از دوران ریاست جمهوریش نتوانسته کوچکترین خدشهای برآن وارد سازد.
این استاد دانشگاه نوشته:د روزی نقش امریکا همچون نقش ایران بسیار تعیینکننده بود و آن موقعی بود که قرار شد توافق صورت بگیرد چون امریکا نقش بزرگتر را در میان اعضای دائم شورای امنیت بازی میکرد ولی پس از انجام توافق، دیگر نقش امریکا همانند بقیه اعضا است و چنانچه امریکا از توافق هستهای بیرون رود، توافق به راه خود ادامه میدهد. هر سه ماه یکبار آژانس بینالمللی انرژی اتمی، مراتب پایبندی ایران به تعهداتش را تأیید میکند. اکنون این امریکاست که به حضور در توافق هستهای نیاز دارد تا شاید با اما و اگر سیاستهایش را به برجام وارد سازد.
پیش بینی مقاله روزنامه ایران این است که: ترامپ باید نشان دهد در لبه سخت شمشیر با ایران قرار دارد پس در اکتبر دیگر مانند امروز عمل نخواهد کرد. بازی بعدی با ایران است. ترامپ میخواهد از نظر روانی آنچنان عرصه سیاسی تبلیغاتی را برای ایران تنگ کند که حاضر به دادن امتیازهایی به امریکا شود و این برای ترامپ یک دستاورد خواهد بود. بازی سوم با متحدین اروپایی است.
راهبرد جدید آمریکا
صلاحالدین هرسنی در سرمقاله جهان صنعت نوشته: در گذشته نهچندان دور نیز تیلرسون و متیوس وزیران ترامپ از ضرورت تغییر رژیم در ایران و همچنین حمایت از گذار مسالمتآمیز قدرت در ایران سخن گفته بودند. به نظر میرسد این راهبرد نقطه عطفی از مواضع آمریکا در قبال ایران است چراکه این راهبرد از کلیتی برخوردار است که راهبردهای اعلامی قبل فاقد آن کلیت و جامعیت بودهاند.
به نظر نویسنده مقاله: راهبرد جدید آنگونه که افراد کلیدی کابینه ترامپ میگویند، برای طیف وسیعی از فعالیتهای بدخیم ایران شامل حمایت از تروریسم، بیثبات کردن منطقه، رهگیری کشتیهای حامل سلاح ایران، مقابله با هژمونی سپاه ایران در خلیجفارس، مقابله با حملات سایبری، منع فروش هواپیما به ایران، توانایی بالقوه ایران در زمینه تکثیر سلاح هستهای و همچنین قابلیت موشکی ایران در نظر گرفته شده است. دلیل اصلی اتخاذ این راهبرد جدید همچون گذشته به جایگاه ایران در تفکر راهبردی دولتمردان آمریکا بازمیگردد.
مقاله جهان صنعت تاکید کرده: هماینک موقعیت پسابرجام به ایران اجازه داده زمینه را برای تنوع بخشیدن به تهدیدات خود فراهم آورد. به ویژه که در دوران اخیر ایران عامل بیثباتی و همچنین مخل اصلی نظم راهبردی و ژئوپلیتیک در منطقه بوده و برای براندازی متحدان امریکا در منطقه تلاش میکند. بنابراین ضرورت دارد برای کنترل اهداف هژمونیک ایران اقدامی انجام شود.به واقع اعلام راهبرد جدید آمریکا پاسخ مناسبی برای راهبردها و اقدامات ایذایی ایران است.
خوبهای عالم سیاست
هومن جعفری در ستون طنز جهان صنعت نوشته: از خوبهای عالم سیاست هم یکی آقای ترامپ که هم پایبندی ایران به برجام را از طریق امضای منع تحریمهای ایران تایید میکند، بعد میرود که سوار هواپیما شود، علیه تعرض و دست درازی ایران به روح برجام گله میکند! شده شبیه بعضی از نامزدهای ریاستجمهوری خودمان. علیه خودباختگی جوانها مصاحبه میکنند بعد میروند با سمبل تتوی ایران عکس یادگاری میاندازند! ظاهرا استاد ترامپ هم سوراخ دعا را یافتهاند!
کارتون احمد عربانی. قانون
بحران های مدام
مسعود خوشابى در مقاله ای در ابتکار با اشاره به این که در منابع مختلف آمده که ایرانیان فاقد «حافظه تاریخی» هستند نوشته: از آنجا که جامعه از تکامل تاریخى نامنظم، ناپیوسته، از هم گسیخته، کُند و مالامال از اُفت و خیر و نشیب و فراز است؛ پس آنچه دائما تولید و بازتولید میکند بیثباتی و بحران است. از بحرانی درنیامده به بحرانی دیگر در می غلتد. از نگاهی یعنی سلبِ فرصتِ: تعمق، تعقل، تحقق برنامهریزیهای کلان، جمعبندی روشن و درسآموزی از تجارب، تشکیل نهادهای مردمی، نهادینه کردن ارزشهای جمعی و در یک کلام آن چه امنیت درازمدت، بنیادى، ماندگار و واقعی جامعه را فراهم میسازد.
به نوشته این مقاله: گستره و گوناگونى، شدت و حدت روىداد ها هر هفته درکشور شگفت آورست. تقریباً هر روز ماجرایی هست. به راه دور نرویم، در تیتر اول روزنامهها مملکت در حال جنگ وقایع است. درگیریهای مختلف و بىانتها در جبهههای متعدد. اگر مجال تجزیه و تحلیل یک مسئله جزئی نباشد، انبوه مسائل- فلهای پیش رو دهان باز میکنند. به این اوضاع نابسامان، علت اصلى آن را که خلاء حضور نهادهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی حرفهای، مستقل، ریشهدار، با مرام، دلسوز، متعهد و دوراندیش است باید اضافه شود.
مقاله ابتکار به این جا رسیده که: از آغاز انقلاب سیاسى ١٣۵٧ تاکنون روزی نیست که آبستن رخدادی نبوده باشد و این روال دلخراش همچنان ادامه دارد. همچنان در مسیر انواع و اقسام تهدیدها، فشارها، نارواییها، اجحاف ها، یورشها، چپاولها، مهاجرتها، سلطهها و... قرار گرفتهایم و از آنها رهایی نداریم؛ خط سیر هزارهها و قرون همچنان در دهها و سالها در مدار همیشگی مىچرخد.
نوشتههای روی یخ
علی میرفتاح در ستون کرگدن روزنامه اعتماد با اشاره به گشاده دستی ماموران شهرداری در ریختن آب پای درخت ها که عملا به معنای هدر دادن آن است نوشته: این روش آبیاری را داشته باشید بعد بنشینید با دقت و حوصله گفتههای مهندس عیسی کلانتری را درباره وضعیت آب کشور بخوانید. حرفهای آقای کلانتری در حکم هشدار است و دارد با ما از خطری حرف میزند که «موجودیت» ایران و ایرانیان بدان بسته است. میگوید کاری که در این سی چهل سال با منابع آبی کردیم از کل تاریخ این سرزمین گرانبارتر است. بحث آبهای زیرزمینی را که میگوید و راز خشک شدن بعضی سفرههای زیرزمینی را که برملا میکند،زنگ خطر را به صدا درمیآورد که دیگر این جغرافیا جای ماندن نیست.
به نوشته این ستون: اگر گفتههای آقای کلانتری را جدی بگیرید و باور کنید، کمی ترس به وجودتان راه مییابد و آلارمی آزاردهنده در گوشتان صدا میکند. حرفهای آقای کلانتری بیشتر به وضعیت کلی آب مربوط است، اما وضعیت آب شرب و لولهکشیهای شهری هم چندان وضع بهتری ندارند و هر لحظه بیم آن میرود تا شیر آب را باز کنیم و جز هوا و زنگ آهن چیزی دستمان را نگیرد.
اما از رفتار شهرداری و نهادهای دولتی و رسمی و حکومتی چنین پیداست که آب، چندان هم که شلوغش میکنند وضع بحرانی ندارد. آخر مگر میشود کشوری در وضعیت بحرانی باشد، اما تانکر تانکر آب را «هدر» دهد و توی خیابان و پیادهرو بریزد؟ مگر میشود مملکت گرفتار بیآبی باشد اما هیچکس - از صدر تا ذیل - عین خیالش هم نباشد و در اسراف آب ذرهای دلش نلرزد. شما در تهران یا هر شهر دیگر راه بروید ببینید نشانی از «بحران» میبینید؟
. در کشورهای دیگر - در همین امریکا و کانادا - وقتی حرف بیآبی از دهن مجریهای تلویزیون درمیآید، یک نهضت سرتاسری پدید میآید که جلوی هدر رفتن آب را بگیرند، یعنی از مردم عادی تا مقامات کشوری، همه بسیج میشوند و نمادین و واقعی در حفظ و حراست از قطرات آب موجود میکوشند. اما این جا همین چمنهای تهران و اصفهان و مشهد را ببینید کشوری که سفرههای آب زیرزمینیاش خشک شده و در زمینهای کشاورزیاش چالههایی به اندازه زمین فوتبال پدید آمده، اقدام به کاشت و آبیاری چمن میکند؟
تیتر و عکس صفحه اول همدلی
آخوندهای اصلاح طلب
آساره کیانی در گزارش اصلی همدلی نوشته: مشکلات مالی زیاد و میزان توانایی برای اداره زندگی پایین آمده؛ مردم ما انقلاب کردند؛ و لباسی را که بیشتر از همه بر تن رئوس کشورشان مشاهده کردند لباس روحانیون بود که اصلا یکی از دلایلشان بود برای همراهی با امامشان تا جایی که حتی حاضر شدند خون خود و فرزندانشان را در راه آرمانهای انقلاب فدا کنند.به تدریج، این تصویر نهادینهشده در ذهن مردم، به آنها تلقین کرد که هر فردی که معمم است و لباس آخوندی دارد، بدون شک دستی در امور بالادستی داشته و اگر کمبودی در زندگی افراد احساس میشود، به دلیل کمکاری آقایان معمم است.
به نظر نویسنده این فرضیهای این روزها کمی دستکاری شده؛ علیالخصوص در ذهن جوانهای اینستاگرامی؛ جوانهای فعال در فضاهای مجازی. این روزها جوانان، حاجآقاهایی را میشناسند که مثل سایر جوانها در اینستاگرامشان پُستهایی از زندگی روزمرهشان را میگذارند؛ با آنها تفریح میکنند؛ سلفی میگیرند و اصلا رفیق هستند با هم. البته یکی دیگر از دلایل تمایل جوانها تابوشکنی حاجآقاهای جوان است؛ آنها حرفهایی میزنند که نه تنها جسارت فروخفته یک جوان ایرانی را پس خود پنهان کرده.
گزارش همدلی با این مقدمه از محمد رضا زایری نام برده که هنوز پنجاه سالش نشده که در صحبتهایش با تمامی لغات و واژههایی که یک خط قرمز رویشان کشیده شده، بازی میکند؛ یا ناصر نقویان، یک حاجآقای دیگر که در بحبوحه ورزشگاه رفتن یا نرفتن خانمها، گفت: حضور خانوادهها در ورزشگاهها منعی ندارد. یا حسن آقامیری که در آخرین پست اینستاگرامش یک مونولوگ با تصاویری زیبا از خودش گذاشته. و بالاخره مهدی دانشمند که در یکی از سخنرانیهایش درباره حج ، حاجیها و مکه رفتنهای متوالی، فضای مجازی را چند روزی دچار بهت کرد.
رایزنی با نتیجه مبهم
مجتبی عبدی در مقالهای در جهان صنعت نوشته: شبکه اجتماعی توئیتر چندین سال پیش به دلیل رخ دادن برخی
اتفاقات، توسط گروه تعیین مصادیق مجرمانه زیانبار و مخرب شناخته و سپس فیلتر شد. دلیل اینکه چرا این شبکه بزرگ اجتماعی با وجود عضویت تعداد زیادی از سیاستمداران در آن فیلتر شده است، همیشه مورد سوال تعداد زیادی از مردم است. به تازگی وزیر ارتباطات با رواج جریان آزادگرایانه، سعی در رفع فیلترینگ توئیتر دارد. این اقدام موجب مخالفت برخی از مسوولان نیز شده است که سعی دارند مانع از رفع فیلترینگ این شبکه اجتماعی شوند.
به گفته کارشناسان، باید به فضای مجازی به عنوان یک فرصت مناسب نگاه کرد. و برخی از مسوولان نیز معتقدند توئیتر نسبت به دیگر فضاهای مجازی مطالب پربار و مفید و حتی در زمینه تحلیل مسایل علمی، سیاسی و احتماعی روز دارد و یک ابزار بسیار کارآمد است برای اینکه شما بتوانید پیامتان را به اقصی نقاط دنیا برسانید و اگر ما همچنان روی فیلترینگ در فضای مجازی پافشاری میکنیم پیداست که هنوز این فضا را درک نکردهایم.
مقاله جهان صنعت به این جا رسیده که: مدیران هیچیک از پیامرسانهای اجتماعی در دنیا حاضر نخواهند بود شرایط خود را با قوانین کشورها هماهنگ کنند چراکه با توجه به کثرت کشورهای استفادهکننده از سرویسهای این شبکهها، قوانین بیشماری را باید مدنظر قرار دهند که در برخی موارد نیز منجر به نقض قوانین سایر کشورها میشود. بنابراین تطبیق شبکههای اجتماعی با قوانین کشورهای استفادهکننده دور از ذهن است.
کارتون نازنین جمشیدی، شهروند
سراغ ندارید؟ واسه وزارت میخوام...
پوریا عالمی در ستون طنز شرق عکس برگردان کرده حرف های چند وزیر را. اول از همه وزیر کار: من از طرف رئیسجمهور مأموریت دارم یک خانوم مدیر و توانمند برای وزارت در کابینه پیدا کنم. شماها توی دوروبریهاتون یا نمیدونم توی فامیل دختر خوب سراغ ندارید؟ یه دختری بود دختر پریخانوم تازه دیپلم آشپزی گرفته بود... اون کجاست الان؟ ازدواج کرد؟ بله؟ خب... به سلامتی... دختر خوب باید بهموقع ازدواج کند…
دومین وزیر که سخنش عکس برگردان شده وزیر ارتباطات است که گفته: چی؟ فیلترشکن خوب؟ الان که ندارم...، ولی جالبه که همه سایتها فیلتر هستند، جز اونها که فیلترشکن میفروشند... تازه شماره کارت بانک و درگاه پرداخت اینترنتی هم دارند... خیلی عجیبه؟ نه؟ هاهاها... به خود من میگن خود وزارت ارتباطات سایتها رو فیلتر میکنه، خودش هم فیلترشکن میفروشه... هاهاها... آخه این حرفه؟ ما فیلتر میکنیم، ولی فیلترشکن رو چیز اینا میفروشن... بههرحال هرکسی باید کار خودش رو انجام بده...
در پایان ستون طنز شرق آمده: بعد از برگزاری موفق جشنی برای کانال تلگرامی فارسپلاس، جشن دکتر سلام نیز بسیار باشکوه برگزار شد. قالیباف: پس کو؟ مگه نگفتید امیر تتلو اینا هم میان؟ کوش پس؟ دکتر سلام: اونموقع اینستاگرامش سه میلیون نفر فالوئر داشت. الان صفحهش رو بسته. دیگه گفتیم به دردمون نمیخوره دعوتش کنیم. قالیباف: خب پس هیچی؟