
احمد قابل چند ماه با تومور مغزی دست و پنجه نرم میکرد
احمد قابل، که برخی او را "مجتهد بیپروا" توصیف میکند، دیروز درگذشت.
او لباس روحانیت ترک کرده بود، اما همچنان در زمینه امور اسلامی پژوهش میکرد.
آقای قابل در سال ١٣٧٧ از طرف آیتالله حسینعلی منتظری، مرجع تقلید شیعه، به درجه اجتهاد رسیده بود.
او در سال ۱۳۳۶ در تربتجام به دنیا آمد و در مشهد و قم تحصیل کرد.
پدر احمد قابل هم روحانی و امام جمعه فریمان بود. به غیر از پدر، او برادری روحانی هم داشت؛ هادی قابل که مواضعی مشابه برادرش دارد.
قابل از چهرههایی بود که در حوزه نواندیشی دینی ایران تحقیق میکرد.
شریعت عقلانی
احمد قابل در تلاشهای خود برای پیش بردن سنت نواندیشی دینی در پی عقلانی کردن شریعت بود و چنان بر اهمیت عقل و خرد در داوری انسان تکیه میکرد که اعتقاد داشت برای اثبات آن نیازی به استدلال نیست و نوشته بود: "حجیت عقل حجیتی 'ذاتی' است و هیچگاه این حجیت را نمیتوان سلب کرد."

قابل احترام ویژهای برای آیتالله منتظری قائل بود
او به خلاف بسیاری از همفکران خود، که میکوشند میان اسلام و مفاهیم فلسفه مدرن پیوند برقرار و آن را با دنیای جدید هماهنگ کنند، بیشتر در تلاش بود تا از دل چارچوبهای سنتیتری مانند فقه و حدیث به سوالهایی که امروز پیش روی مسلمانان است پاسخ دهد.
مسائل، واژگان و روش بحث قابل در پژوهشهای دینی به ترتیبی بود که به جای مخاطب عام، یا هواداران جریانهای سیاسی نوگرا در ایران، مخاطبانی آشنا با ادبیات سنتی فقهی و حوزوی را هدف میگرفت.
او از شاگردان آیتالله حسینعلی منتظری بود. آیتالله منتظری درباره او گفته بود که دارای "حسن قریحه و جودت ذهن" و "بیان روشن" است.
قابل همچنین از دوستداران علی شریعتی، یکی از سرشناس ترین چهرههای نواندیشی دینی ایران بود.
از جمله تلاشهای احمد قابل در مسیر "شریعت عقلانی" میتوان به نقد واجب بودن حجاب و همچنین نقد مجازات سنگسار اشاره کرد.
نگاه احمد قابل به دین، انسانمحور بود، چنان که اولین فصل از کتاب خود، "مبانی شریعت" را به "جایگاه انسان در هستی" اختصاص داده بود.
"نمیتوان گفت که به آنچه عقل میگوید اعتماد نکن"
احمد قابل، مبانی شریعت
تلاش قابل برای پاسخ دادن به سوالات دنیای امروز از دل سنت دینی تا جایی بود که کتابی با عنوان "اسلام و تامین اجتماعی، مبانی و راهکارهای حمایتی و بیمه ای در قرآن، روایات، اخلاق و فقه اسلام" منتشر کرده بود.
او به جز آثار فقهی، یادداشتهایی با مضامین سیاسیتر نیز مینوشت که بعضی از آنها را در کتاب "نقد فرهنگ خشونت" چاپ کرد.
تبعید خودخواسته
مواضع احمد قابل، که علاوه بر همخوانی نداشتن با تفسیر رسمی حکومت ایران از اسلام، با انتقادهای موردی و مشخص از عملکرد دستگاههای حکومتی همراه میشد، برای او بیهزینه نبود.
او چندین بار با تعقیب قضایی و بازداشت مواجه شد و به همین دلیل در سال ١٣٨٣ راهی تاجیکستان شد و نزدیک به یک سال ساکن آنجا بود.
احمد قابل برای معالجه بیماری خود به ایران بازگشت، بازگشتی که با توقیف گذرنامه او توسط ماموران امنیتی همراه بود.
او پس از بازگشت از تاجیکستان نیز همچنان ترجیح داد که دور از مرکز بماند و برای زندگی به فریمان، در نزدیکی مشهد رفت و آنجا زندگی میکرد.
احمد قابل همچنان مخالفت خود با عملکرد حکومت را بیان میکرد و به ویژه پس از انتخابات ریاستجمهوری جنجالی سال ١٣٨٨ انتقادات تندی را علیه حکومت مطرح کرد.
او در آذر ماه آن سال و در حالی که راهی مراسم تشییع جنازه آیتالله منتظری بود بازداشت شد.
اعدامهای وکیل آباد
احمد قابل پس از بازداشت، ١٧٠ روز را در زندان وکیلآباد مشهد گذراند. او پس از آزادی از وقوع اعدامهای گسترده زندانیان جرایم قاچاق مواد مخدر در این زندان پرده برداشت.

حکم اجتهاد احمد قابل از طرف آیتالله حسینعلی منتظری
او از اعدام دستکم ۵۰ نفر طی دوران بازداشت خود خبر میداد، در حالی که دادستانی اعدام تعداد بسیار کمتری را اعلام کرده بود. احمد قابل میگفت بنابر شنیدههایش از زندانیان هر هفتهها دهها نفر در این زندان اعدام میشوند.
افشاگری قابل درباره اعدامهای زندان وکیلآباد برای او بازداشت دوباره و مجازات زندان به دنبال داشت.
پیشتر هم برای بیان مطالبی علیه حکومت با او برخورد شده بود. او در سال ۱۳۸۴ و تنها چند روز پیش از انتخابات ریاستجمهوری که محمود احمدینژاد برای اولین بار به قدرت رسید، نامهای تند خطاب به آیتالله علی خامنهای رهبر ایران نوشت و او را مسئول شرایط به گفته او "خطیر" ایران معرفی کرد.
آقای قابل در آن نامه درباره دچار شدن به سرنوشتی مشابه میروسلاو میلوشویچ، ملا محمد عمر و صدام حسین به رهبر ایران هشدار داده بود.
او در آن نامه همچنین نسبت به عواقب درگیری ایران در یک جنگ احتمالی هشدار داده بود.
'جنگ هنوز تمام نشده است'
قابل خود از مجروحان جنگ ایران و عراق بود و ترکشی از این جنگ را در بدن داشت. ترکشی که بعدتر روند درمان او را که به تومور مغزی مبتلا شده بود دشوار کرد.
عمادالدین باقی، فعال حقوق بشر و روزنامهنگار، پس از آن که در تیرماه امسال به عیادت او رفته بود، در یادداشتی از این که اثرات زیانبار ترکش مانع از درمان قابل شده اظهار تاسف کرده و نوشته بود: "جنگ هنوز تمام نشده است."
با وجود این که این ترکش از بدن احمد قابل خارج شد، روند درمانی او موفقیتآمیز نبود.
وصیتنامه
خانواده احمد قابل در ۲۵ مهر ماه اعلام کردند که او دچار مرگ مغزی شده است. او در دوران زندان دسترسی مناسبی به خدمات درمانی نداشت و به گفته اطرافیانش تاخیر در مرخصی درمانی او به وخامت بیماری او شدت بخشید.
احمد قابل در یادداشتی که در سال ١٣٨٩ و با عنوان "وصیتنامه" منتشر کرده بود، حکومت ایران را متهم کرد که به ستمگری "معتاد" شده است.
او نوشته بود: "سکوت در برابر ستمگری ظالمان، اگر منجر به تکرار ظلم و ستم گردد (که معمولا چنین است) یاری رساندن به ستمگری و شرکت در جرم است."