روزنامههای تهران: قراردادهای نفتی، 'لازم اما خطرناک'
- مسعود بهنود
- روزنامهنگار
کیمیا علیزاده و آسانسور زنان - کارتون محمد طحانی، همدلی
روزنامه های امروز صبح تهران، یکشنبه ۳۱ مرداد با اشاره به جلسه علنی امروز مجلس برای بحث در مورد قراردادهای تازه نفتی که با مخالفت شدید تندروها روبرو شده در نفی و تایید این قراردادها نوشته اند در همان حال موضوع حضور هواپیماهای روسی در پایگاه های نظامی را هم مطرح کرده اند.
مخالفت های هر دو جناح سیاسی با دولت روحانی موضوع مقالات متعددی در روزنامه های امروز است.
آرمان در گزارش اصلی خود نوشته: استقرار جنگندههای روسی در پایگاه هوایی نوژه همدان، بازتاب زیادی در رسانههای معتبر بینالمللی به همراه داشت. در همین راستا، یک پایگاه خبری اسراییل مدعی شد که پس از استقرار این جنگندهها، روسها قصد دارند سامانه موشکی اس ۴۰۰ خود را نیز در این پایگاه مستقر کنند.
منبع تصویر، Arman
تیتر و عکس محمدرضا عباسی، آرمان
این روزنامه از قول پایگاه خبری مزبور نوشته:جنگندههای غولپیکر آنتونوف ۱۲۴ روز چهارشنبه محموله جدیدی از سامانه موشکی اس ۴۰۰ و اس ۳۰۰ را برای حفاظت از پایگاه هوایی جدید روسیه در ایران، به پایگاه هوایی نوژه در ۵۰ کیلومتری شهر همدان منتقل میکنند.
در ادامه گزارش آرمان آمده : روسها به زودی برای کاهش نگرانی آمریکا و اسرائیل به آنها توضیح خواهند داد که این سامانههای موشکی پیشرفته صرفا برای دفاع از پایگاه هوایی جدید آن در همدان که در حال حاضر تعدادی از جنگندههای این کشور را برای مقابله با داعش در خود جای داده است، مورد استفاده قرار گرفته و پس از اتمام عملیات در اختیار ایران قرار نخواهند گرفت. اما این ادعا کذب بود و وزیر دفاع توضیح داد که ایران علاقه ای به انتقال سامانه اس ۴۰۰ در کشور ندارد و حضور هواپیماهای روسی در پایگاه نوژه هم ربطی به مجلس ندارد.
نیاز کشور و خودکشی از ترس مرگ
محمد قسیم عثمانی در سرمقاله روزنامه اقتصادی دولت نوشته: آنچه در مجلس مورد بررسی قرار میگیرد، در قانون پیشبینی شده. دولت موظف است الگوی جدید قراردادهای نفتی را به نحوی تدوین و تنظیم کند که برای سرمایهگذار داخلی و خارجی ایجاد انگیزه کند. همچنین براساس قانون شیوه این قراردادها باید از سوی وزارت نفت به دولت پیشنهاد شود تا در دولت به تصویب برسد، همه مصوبات دولت هم باید در هیات تطبیق مصوبات زیرنظر رییس مجلس بررسی شود و این کل ورود مجلس به موضوع قراردادهای نفتی است.
نویسنده با تاکید بر این که موافقان و مخالفان قراردادهای نفتی باید با نگاه منطقی و خردگرایانه و با توجه به منافع ملی مباحثات خود را در این زمینه پیش ببرند تا هرچه زودتر این قراردادها به ثمر برسد و کشور از این فرصت استفاده کند، نوشته: اگر جزئیات این قراردادها مطرح شود نمایندگان هم بر درست بودن این قراردادها صحه خواهند گذاشت. براساس گزارشهای هیات رییسه مجلس که در جلسه آتی مطرح خواهد شد به نظر من این جلسه میتواند در همراهی با این قرارداها موثر باشد و طیف زیادی از نمایندگان را متقاعد کند.
سرمقاله تعادل نظر داده که: باید به دولت اعتماد کرد و اجازه داد کشور از منابع داخلی و خارجی و فرصتهای پیشآمده استفاده کند. نباید فرصتسوزی کرد بلکه در عین حفظ منافع ملی باید دانست که کشورهای همسایه در میادین مشترک در حال برداشت هستند و ایران نیازمند منابع داخلی و خارجی، تکنولوژی، افزایش ضریب بازیافت نفت و افزایش تولید.
کیهان در یادداشت روز خود در ادامه حملاتش به دولت روحانی برای چندمین روز به قراردادهای تازه نفتی پرداخته و از جمله نوشته:در ماده چهار مصوبه مورد آمده وزارت نفت مکلف است ظرف ده روز پس از تاریخ نفوذ هر قرارداد، گزارش آن را جهت بررسی و ارزیابی به هیئت عالی نظارت بر منابع نفتی ... ارایه کند». ۱۰ روز پس از اثر قرارداد یعنی زمانی که قرارداد کاملا منعقد، اجرایی و تعهدآور برای کشور شده و کار از کار گذشته است! تازه آن روز باید نسخهای از این قرارداد به دستگاه نظارتی داده شود تا آنها نیز «مطلع» شوند! در چنین شرایطی دستگاههای نظارتی به طور طبیعی نمیتوانند کاری انجام دهند.
حسین شمسیان در این مقاله اظهار عقیده کرده که: اگر هیات نظارت بر منابع نفتی بخواهند به خاطر اشکالی، جلوی آن را بگیرند، طرف خارجی میتواند شکایت کند و کشور را با خسارات عظیم روبرو کند! اتفاقی که در قرارداد گازی کرسنت افتاد و ثروت ملت به ثمن بخس فروخته شد و وقتی جلوی آن گرفته شد، طرف معامله به مرجع بینالمللی شکایت برد و حالا سخن از جریمه و خسارتی تا مرز ۵۰ میلیارد دلار در میان است! این تنها یک نمونه از حفرههای خطرناکی است که اگر به موقع اقدام نشود، بعید نیست به عنوان الگوی قراردادهای نفتی به ملت تحمیل شود!
کیهان در نهایت نوشته:در همه این نوع تعهدات، بهانه این است که بدون این نوع تعهد کشورهای غربی حاضر به همکاری با ایران نیستند و ما برای تشویق آنها، مجبوریم این امتیازات یکطرفه را بدهیم! صرفنظر از اینکه اصل این استدلال، از اساس بیمبنا و غیرواقعی است و فارغ از اینکه کشورهای بزرگ دنیا، هرگز نتوانستهاند آرزوی خود در دسترسی به بازار ایران و بهرهمندی از مواهب آن را پنهان کنند، حتی اگر بپذیریم «این دروغ، راست است»، چرا و با کدام منطقی باید از ترس مرگ خودکشی کرد؟
نرسی قربان در مقاله ای در روزنامه ایران توضیح داده که: صنعت نفت ایران به تکنولوژی و سرمایهگذاری، نیاز مبرمی دارد. در فقدان سرمایهگذاری مؤثر فعالیتها و سرمایهگذاری کشورهای همسایه، در حوزه های مشترک نفتی، موجب تغییر بالانس مالی به نفع آنها شده است. این تغییر بالانس مالی ضرورتاً در حوزه صرف درآمدی محصور نمیماند و منجر به تغییر بالانس استراتژیک نیز خواهد شد.
این کارشناس مسایل انرژی اضافه کرده: ایران در حالی که یکی از بزرگترین کشورهای دارای ذخایر نفت و گاز دنیا محسوب میشود، در حوزه جذب سرمایهگذاری و برنامهریزی برای ازدیاد برداشت از حوزههای مشترک چندان موفق نبوده. قراردادهای بیعمتقابل هم در زمان خود بسیار کارآمد بودند اما در شرایط جدید جذب سرمایهگذاری و بویژه در همکاری با شرکتهای بزرگ، کارآیی چندانی ندارد.
مقاله روزنامه دولت با تاکید بر این که در میدان گازی پارس جنوبی بحث توسعه لایههای نفتی جدی است نوشته:اروند اجرایی بررسی و تدوین قراردادهای جدید نفتی در دو سال گذشته نشان داد که به اندازه کافی در خصوص مسائل و مفاد مربوط به این قراردادها بحث و بررسی صورت پذیرفته است و آنچه اکنون نیاز داریم ورود به مرحله اجرایی و عملیاتی این قراردادهاست. طبیعی است که هیچ گونه قراردادی در سطح دنیا بیایراد و یا کاملاً مطلوب نیست و همواره نقصان یک قرارداد در مرحله اجرا بیشتر پدیدار میشود.
تهدید سیاسی رییس جمهور
جوان در تیتر اصلی خود با چاپ طرحی که نشان از نظارت از درون یک سوراخ کلید دارد نوشته «تهدید سیاسی رییس جمهور در منزلش» و در آن نوشته: در اتفاقی تأملبرانگیز اما قابل پیشبینی عناصری از جریان اصلاحات با عباراتی توهینآمیز و همراه با تحقیر از «تهدید و هشدار به روحانی در منزل شخصیاش» خبر دادند و رئیسجمهور قانونی، مستقر و منتخب مردم را به توهم درباره پایگاه رأی خود متهم کردند.
این تیتر و گزارش هیات انگیز از متن مصاحبه دیروز یکی از چهره های اصلاح طلب و استاندار دولت اصلاحات گرفته شده و دیروز در روزنامه آرمان منعکس شده بود که روزنامه سپاه پاسداران آن روزنامه را روزنامه خانوادگی آیتالله هاشمی خوانده و نوشته آن مصاحبه صورت گرفت تا شائبه امتیازخواهی از روحانی و چرخش برخی شخصیتها نسبت به وی پررنگتر شود. این در حالی است که رئیسجمهور معمولاً به نقدهای منصفانه نیروهای انقلاب واکنش سخت نشان میدهد و حالا باید دید آیا رئیسجمهور نسبت به این تهدید رسمی و توهین بیسابقه در منزل شخصیاش که از سوی اصلاحطلبان رسانهای شده است، آن هم از سوی نیروهای بریده از انقلاب، واکنش سخت خواهد داشت یا خیر.
عبدالله ناصری به نوشته جوان در مصاحبه اش گفته بود: برخی از حامیان آقای روحانی تلاش میکنند به ایشان القا کنند که دارای سازمان رأی مستقلی جدا از اصلاحطلبان است. این مسئله نیز در جلسه آقای روحانی با یکی از بزرگان جریان اصلاحات مطرح شده است. در این جلسه که در منزل آقای روحانی برگزار شده به آقای روحانی در این زمینه هشدارهای لازم داده شده که ایشان دارای سازمان رأی مستقل نیست و نباید با طناب پوسیده برخی افراد به چاه برود.
دولت باید از اختیارات خود استفاده کند
احمد خرم در مقاله ای در اعتماد نوشته:قوه مجریه بر طبق قانون دارای «اختیارات» و «مسوولیتها»ی مشخصی در امور اجرایی کشور است. این اختیارات و مسوولیتها که در ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ظهور مییابد هرگز نباید به دلیل کوتاهی و قصور دولتمردان از مرحله اجرایی باز بماند، دولت میتواند با مشورت با برخی ارکان نظام تصمیمات پختهتر و سنجیدهتری را اتخاذ کند، اما کوتاه آمدن از حق ملت روش پسندیدهای نیست.
به نوشته وزیر راه دولت اصلاحات: اصولگرایان به خصوص تندروها از همان ابتدای استقرار دولت یازدهم تصمیم گرفتند و این تصمیم را هم اعلان کردند که عمر دولت باید در همین یک دوره چهارساله تمام شود. این استراتژی آنهاست و از هر محمل و سوژهای استفاده میکنند تا دولت را زیر سوال ببرند. یک روز با سفارتخانهها برخورد میکنند، یک روز ماجرای حقوق را بهانه میکنند و روز دیگر لغو کنسرتها را پیش میکشند. در حقیقت به هر مسالهای که بتواند دولت را ناکارآمد جلوه دهد، چنگ میاندازند. اما آنچه در برابر این اقدامات، از درجه بالایی از اهمیت برخوردار است، نوع برخورد دولت است که متاسفانه تاکنون عملکرد منفعلانهای از خود نشان داده است.
مقاله اعتماد بدین جا رسیده که: در انتخابات اسفندماه گذشته به خوبی به اثبات رسید که با استفاده از فضای مجازی میتوان سرنوشت سیاسی کشور حداقل در تهران را به گونهای دیگر رقم زد اما نمیدانیم که چرا دولت با اطلاع از این قدرت فضاهای مجازی دست به هیچ اقدامی نمیزند. موضوع مخالفت با کنسرتها شبیه مخالفت با ویدیوها، ماهوارهها و اینترنت است. این مخالفتها که از علم و منطق به دور است ابزار تبلیغات و فرهنگسازی را زیر سوال میبرد. با شعار و تخطئه نمیتوان مسالهای را حل کرد.
منبع تصویر، Shahrvand
کارتون کیوان زرگری، شهروند
چرا محرمانه؟
سیاووش کاویانی در سرمقاله سیاست روز با تاکید بر این که هفت ماه بعد از آغاز اجرای برجام ایران به تنهایی اجرای تعهدات را آغاز کرده اما آمریکاییها همچنان بدعهدی خود را نشان میدهند و تعهدات برجام را اجرا نمیکنند و نه تنها خود تن به اجرای تهداتشان نمیدهند بلکه کشورهای غربی را هم مانع میشوند. چرا که اجرا شدن برجام از سوی طرف مقابل باید باعث گشایشهایی بشود که تاکنون در میان مردم احساس نشده است.
با این مقدمه این روزنامه مخالف دولت نتیجه گیری کرده که: اکنون وظیفه دست اندرکاران برجام، چه آنهایی که عضو تیم مذاکره کننده هستهای و چه کمیته برجام هستند این است که به طور شفاف وارد عمل شوند و درباره بدعهدی آمریکا افشاگری کنند و مردم را در جریان قرار دهند. آیا اطلاع یافتن مردم از چند و چون مرحله اجرایی برجام محرمانه است؟ مردم حق دارند بدانند از سوی آمریکا چه بر سر برجام آمده است. دانستن مردم از رفتار آمریکاییها، باعث میشود آنها در تصمیم گیریهای خود در قبال آمریکا در برهههای لازم تجدید نظر کنند.
سیاست روز در توضیح اصرار خود بر علنی کردن بدعهدی آمریکا نوشته: اگر این تصور در افکار عمومی ایجاد شود که آمریکا تعهدات خود را اجرا کرده و آن را ادامه میدهد اما چنین چیزی نباشد، خوشبینی کاذبی میان مردم ایجاد میشود. این اتفاق باعث میگردد که مردم نسبت به داخل بدبین شوند. تنها اکتفا کردن به این موضوع که برجام دستاورد بزرگی برای ایران بوده است، نه تنها کافی نیست بلکه درست هم نیست.
برجام، مصدق را سرنگون کرد!
پیمان مقدم در ستون طنز روزنامه ایران از قول عموجان دلواپس نوشته: دولت تدبیر و امید اصلاً عمرش به انتخابات نمیرسد و سقوط میکند. چون هر کسی با امریکا فالوده بخورد آخر و عاقبتش سقوط است. وقتی برای قدم زدن با کری هول برتان میدارد و به روی اوباما لبخند میزنید، باید هم سرنگون شوید! آقای مصدق هم به غربیها اعتماد کرد و نتیجهاش را دید.
طنز نویس افزوده: خب منت خدای را عز و جل. همین چند سال پیش اگر اسم جناب مصدق را میآوردی برچسبها از هر سو چون پیکان به سویت پرتاب میشد؛ گویی که المپیک تیراندازی است اما حالا زمانه عوض شده. لابد در جریان هستید که از وقتی مذاکرات هستهای در دوران دولت اعتدال کلید خورد، مرحوم دکتر مصدق هم از فهرست سیاه دلواپسان خارج شدند و به ادبیات سیاسی کشور راه یافتند.
در ادامه ستون طنز روزنامه ایران از قول عموجان دلواپس آمده: «همین امثال شما قلم به مزدهای کوته فکر بودید که در سال ۳۲ عمله کودتای ننگین ۲۸ مرداد شدید و پای امریکاییها را به این مملکت باز کردید. اگر شماها نبودید شاید مصدق هم گول برجام را نمیخورد و شرایط جور دیگری رقم میخورد. ۶۰ سال پیش برجام کجا بود؟ برجام روحی است که در اعصار مختلف در کالبد توافقها دمیده میشود و ملت را به خاک سیاه مینشاند. همانطور که دولت قانونی مصدق را به ورطه سقوط و تباهی کشاند و امریکاییها را خوشحال کرد. برجام بود که شعبان بیمخ و رمضون یخی دم در آوردند.
منبع تصویر، Iran Daily
آزادی سینما - کارتون آروین، ایران
فقط مشهد یا همه جا؟
همدلی در گزارشی نوشته: پس از عقب نشینی وزیر ارشاد از برگزاری کنسرت در شهر مشهد برخی از ائمه جمعه نیز نسبت به برگزاری کنسرت در شهرهای خود واکنش نشان دادند. برخی از آنها راه میانه روی را توصیه کردند اما برخی دیگر نیز نسبت به برگزاری کنسرت در شهرهای خود معترض بودند. از سوی دیگر نیز یک مقام قضایی در خراسان رضوی اعلام کرد که کنسرت نه تنها در شهر مشهد بلکه در کل خراسان رضوی برگزار نخواهد شد.
این گزارش بعد از نقل اظهارنظرهایی از امامان جمعه درباره اجرای کنسرت در شهرهایشان نوشته:در اینجا سوالی متوجه وزیر ارشاد و دولت یازدهم میشود؛ آیا با موضعگیری ائمه جمعه نسبت به برگزاری کنسرت در شهرستانهای دیگر، لغو کنسرتها به مناطق دیگر هم تسری پیدا میکند؟ در این صورت در چه شهرهایی کنسرت برگزار خواهد شد؟
امانالله قراییمقدم در مقاله ای در اعتماد نوشته: کنسرتها اهمیت اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، روحی و روانی و اجتماعی دارند، اهمیتی که قابل اثبات است؛ اجرای کنسرت در هر شهر و جامعهای، حرکت اجتماعی تفریحی است. حرکتی که موجب ایجاد نشاط و شادی در جامعه میشود و اثرات این شادی، امید به زندگی و امیدواری در جامعه خود را در هر حوزهای نشان میدهد. در حوزه سیاسی، شادی مردم جامعه نشانه ارتباط خوب مردم با حکومت است. نشانهای که میگوید حکومتداران در تنظیم روابط خود با مردم موفق بودهاند و توانستهاند جامعهای آرام و رو به توسعه را هدایت کنند.
به نظر این جامعه شناس: در حوزه اجتماعی، شادی و نشاط یکی از اصلیترین فاکتورهای کاهش آسیبهای اجتماعی است. بحرانهایی مثل طلاق، اعتیاد، افسردگی و... در جوامعی که شادی ندارد، مردمش امید به زندگی پایینی دارند و محدودیت و فشار روبه افزایش است، بیشتر است. جامعهای که جایی برای تخلیه انرژی ندارد، در معرض آسیبها و بحرانهای فراوان است و سالن کنسرت یکی از بهترین مکانهای فرهنگی برای تخلیه انرژی است. در کنار تمام این تاثیرات، وقتی مردم شاد باشند به زندگی بیشتر فکر میکنند، فعالتر میشوند و در جهت توسعه جامعه قدم برمیدارند.
نویسنده در نهایت هشدار داده: وقتی ما جامعه را از اتفاقی هنری که تمام قواعد، ضوابط و چارچوبهای قانونی، فرهنگی و شرعی ما را رعایت میکند دور میکنیم، چنین محدودیتی، به مرور تاثیر معکوس میگذارد و باعث میشود همه آنچه امروز بهانهاش را میگیریم و بابت آن کنسرت را مجاز نمیدانیم، در آینده نزدیک به شکل بحران در متن جامعه رخ دهد.
مدیران ورزش ایران کجا بودند؟
سیاست روز در گزارشی نوشته: در آن لحظات آخر دل تو دل کسی نبود. دو مبارزه سرنوشت ساز تا برنز. تا اولین مدال تاریخ زنان ایران در المپیک. مهدی بی باک، سرمربی تیم مردان تکواندو ایران گلو پاره میکرد که کیمیا «روی پای حریف ضربه بزند» که «عقب نشینی نکند» اما محمد پولادگر، رئیس فدراسیون تکواندو، آرام نشسته بود. داشت قرآن میخواند. خبرنگارها مثل اسپند روی آتش بودند...با این وجود یک جای کار انگار می لنگید. در آن لحظات سرنوشت ساز و تاریخی، چرا خبری از مدیران ورزش نبود؟
به نوشته این روزنامه اصولگرا: حتی یکی از آن چند معاون وزارت ورزش که مثل گردشگر به ریو آمده بودند و بدتر از آن، مدیران کمیته ملی المپیک. کیومرث هاشمی رئیس کمیته. شهنازی دبیرکل کمیته هم همین طور. حتی رحیمی، سرپرست کاروان هم ترجیح داده بود در هتل بماند. همه این مدیران چند ساعت قبل برای تماشای مبارزات کیمیا علیزاده به سالن آمده بودند اما بعد از شکست در مبارزه دوم، لابد فکر کرده اند که دیگر او شانسی برای گرفتن مدال ندارد. کسی چه می داند شاید هم فکر کرده اند حالا که طلا پریده، برنز ارزشی ندارد.
سیاست روز خطاب به رییس کمیته المپیک نوشته: چند دقیقه بعد از مدال تاریخی کیمیا، حاتم بخشی کردید و گفتید که به برنز او اندازه طلا پاداش خواهد داد؛ اما کاش توضیح می دادید لحظه ای که پیام را صادر فرمودید، دقیقا کجا بودید؟ در آن ساعت که هیچ ورزشکار دیگر ایرانی مسابقه نداشت، شما و همکارانتان چه کار مهمتری داشتید که به بزرگترین افتخارآفرینی تاریخ ورزش ایران این مملکت اهمیت ندادید؟
احمد رضا کاظمی در ستون طنز شهروند نوشته: حاشیههای المپیک برای ما خیلی زودتر از مراسم افتتاحیه مسابقات، با رونمایی از لباسهای ماماندوز کاروان ایران آغاز شد! البسهای که آدم را بیشتر یاد داستان «لباس جدید پادشاه» میانداخت و خوشبختانه درنهایت به خیر گذشتند. بزرگترین دستاورد روزهای ابتدایی بازیها هم که مثل همیشه برای ما حفظ ارزشهایمان بود.
این طنزنویس اشاره کرده: اگر فدراسیونی برای ردهبندی آزاردهندهترین و روی مخترین اصوات جهان وجود داشت، «دعوت به ارسال پیامک برای حمایت از ملیپوشان» قبل از «صدای شبانه اگزوز موتورسیکلت در کوچه»، «صدای سرظهرِ تخریب بتن با هیلتی» و «صدای وزوز پشه دور سر هنگام خواب»، رتبه اول را به خود اختصاص میداد. بهخصوص این روزها که این مسابقات علنا تبدیل به «کلاهبرداری» شده. سوال تابلویی که به ماست چکیده، موسیر هم جوابش را بلد است، با فونت تیتر سایز ٩٠ نوشته میشود، یکسری از فانتزیهای ملت هم تحت عنوان جایزه با فونت ٦٥ و با رنگ متضاد درکنارش قرار میگیرد اما هزینه ١٦٠تومانی ارسال هر پیامک را با مداد اتودِ دو دهمِ همرنگ با زمینه مینویسند.
طنزنویس شهروند چند تا از پیامک های مسابقاتی را نقل کرده: نام قهرمان تاریخی کشتی ایران چیست؟ گزینهها: ١ . پتویی ٢. روتشکی ٣. ملافهای ٤. تختی/ جوایز: دور دنیا در ٨٠روز، ٢ دستگاه بتموبیل (ماشین اختصاصی بتمن)، ٥ دستگاه پنتهاوس واقع در نوک برج میلاد، سند ششدانگ موتل قو و ٣هزارمیلیارد جایزه ٣هزارمیلیاردتومانی!